خانه » پست‌هایی با برچسب "نیما امیرشکاری"

مصادیق حمایت از کالای ایرانی در صنعت بانکداری

نیما امیرشکاری؛ مدیر گروه بانکداری الکترونیک پژوهشکده بانک مرکزی: در چند روزی که از سال ۱۳۹۷ می‌گذرد، دائم با خود فکر می‌کردم حمایت از کالای ایرانی در صنعت بانکداری چه مصادیقی پیدا می‌کند و آیا اصولاً در اقتصاد امروز دنیا، تأکید به تولید داخل به چه میزان توجیه خواهد داشت. قصد دارم از زاویه دیگری به این مسئله بپردازم و آن بحث اهمیت حقوق معنوی است که به ویژه در حوزه خدمات بیشتر از کالا نمود پیدا می‌کند. هنوز در سازمان‌های بزرگ و دولت ما، اهمیت دارایی نامشهود و شیوه‌های ارزیابی آن ادراک نشده است و تمام فرایندها و روال‌ها بر مبنای مشهودات صورت می‌گیرد. این در حالی است که قسمت اعظم دارایی‌های شرکت‌های بزرگ در بورس‌های نیویورک و لندن را دارایی نامشهود تشکیل می‌دهد.
آنچه از آمارهای بین‌المللی به دست می‌آید، بیانگر آن است که میزان توسعه‌یافتگی کشورها در اقتصاد امروز نسبت مستقیم با اهمیت بخشیدن و ارزش‌گذاری دارایی‌های نامشهود دارد. شناسایی و ارزش‌گذاری دارایی نامشهود، به معنی اهمیت دادن بیشتر به مغزافزار، مدیریت، تفکر، فرایندهای مناسب تولید و ارزش‌های رقابتی است که حاصل جمع تمام این دارایی‌ها منجر به پایداری شرکت و تضمین اقبال مشتریان و به تبع آن سودآوری سازمان خواهد بود. در این حوزه شاید حقوق معنوی حتی ترجمه فارسی مناسبی برای Intellectual Property نباشد.
این مقدمه را گفتم تا در مورد خدمات بانکداری ایرانی در سال حمایت از کالای ایرانی تحلیلی داشته باشیم. موقعیت بانک‌ها در این فضا از دو جنبه حائز اهمیت است. یکی خود بانک به عنوان یک سازمان ایرانی و ارائه‌کننده خدمات به مردم و دیگری نقش بانک به عنوان موتور محرک تولید در صنایع وام‌گیرنده.
در نقش اول، عملاً با ایجاد انحصار در بانک‌های ایرانی به واسطه حذف رقبای خارجی و نوآوری در زمینه بانکداری اسلامی طی ۴۰ سال اخیر، نمونه یک صنعت ناکارآمد و دور از استانداردهای جهانی را ایجاد کرده‌ایم که مشتری ناچار به پذیرش آن بوده است. به نظر من صنعت بانکداری ایرانی ۴۰ سال اخیر الگوی ناموفق‌تری از صنعت خودروسازی در کشور ارائه داده است و نتیجه آن علاوه بر زیان انباشته بانک‌ها، ایجاد بازار غیرمتشکل پولی و از کار افتادن چرخه تولید کشور بوده است. امروز و در سال حمایت از کالای ایرانی، صحبت از اصلاح نظام بانکداری بر پایه اصول بین‌المللی می‌کنیم و امید آن داریم که به نقطه اول باز گردیم و برداشت‌های اشتباه از بانکداری اسلامی را اصلاح کنیم.
در نقش دوم، لازم است نظام بانکی، انجمن حسابداران خبره، سازمان مالیاتی کشور و سایر سازمان‌های مرتبط نسبت به شیوه ارزیابی دارایی‌های نامشهود، شیوه افشای آن در صورت‌های مالی و حمایت از اقتصاد دانش‌بنیان تجدید نظر کنند. نحوه کارشناسی طرح‌های تجاری شرکت‌های دانش‌بنیان با همان شیوه‌ای صورت می‌گیرد که کارخانجات تولیدی ارزیابی می‌شود و عملاً با هیچ یک از روال‌های جاری نمی‌توان به این شرکت‌ها تسهیلات مناسب ارائه داد.
حمایت از کالای ایرانی یا به اعتقاد من افزایش کیفیت تولید (که پذیرش مصرف‌کننده را در بر خواهد داشت)، چرخه‌ای است که موتور محرک آن بازار پول و سرمایه است و قوه تفکر آن قوانین و بخشنامه‌های بالادستی. بهتر خواهد بود اگر در این سال به بخش‌های فکری سازمان‌های خود بیشتر اهمیت بدهیم و همچنین در مقام قانون‌گذار نسبت به هرآنچه تصویب می‌کنیم، بیشتر فکر کنیم. از این پس به تفکر قانون زدایی (deregulation) و گره‌گشایی بیشتر از تفکر کنترلی و نظارتی نیازمندیم.

 

🗞منبع خبر: راه پرداخت

ضعف زیرساختی گسترده بانک مرکزی در حوزه IT

یکی از کارشناسان حوزه بانکی با انتقاد از تداوم روند فعالیت‌های سنتی در بخش نظارت بانک مرکزی بر لزوم اصلاح اساسی این حوزه با استفاده از فناوری‌های روز جهان تاکید کرد.
نیما امیرشکاری، تحلیگر و فعال در حوزه بانکی در ارتباط با موانع موجود در حوزه فناوری بر سر راه فعالیت‌های بانک مرکزی با انتقاد از تداوم فعالیت‌های سنتی در حوزه نظارت‌های بانکی بر لزوم اصلاح این حوزه تاکید کرد و گفت: شرایط کنونی ایجاب می‌کند که در حوزه نظارتی نه تنها نیازمند بازتولد نیروهای جدید هستیم، بلکه نیازمند تعویض نسل فعال در این حوزه هستیم، نسلی که آموزش‌دیده باشد و در این زمینه از مشاوره هم در این میان وجود داشته باشد.
امیرشکاری با تاکید بر نیاز سریع برای خروج از نظارت سنتی بر عملکرد جزیره‌ای بانک مرکزی اشاره کرد و گفت: مشکل اساسی که در این حوزه وجود دارد، نامرتبط بودن بخش‌های نظارت و IT است و اولین موضوع مرتبط با حجم و سطح IT در بانک مرکزی، فناوری‌های نوین و وظایفی ا‌ست که برای آن تعریف شده است، به نظرم هیچ‌یک از این وظایف برای این‌که بتوانند روی ۳۰ بانک با این حجم تراکنش و اسناد بانکی نظارت داشته باشند ساخته نشده‌اند و از طریق نظارت سنتی جلو می‌روند، به این ترتیب می‌توان گفت وظایف و عملکرد در حوزه IT نسبت به ۳۰ سال گذشته تغییر نکرده است.
امیرشکاری در ارتباط با مدرن شدن نظارت در این حوزه بیان کرد: به نظر می‌رسد که بانک مرکزی چنین چیزی را مدنظر دارد، در این نقشه‌ی راه حدود ۵۳ پروژه‌ی بانک مرکزی در حوزه های مختلف تعیین شده که اندازه‌های کوچک و بزرگ دارد و بخشی از آنها در حوزه نظارت الکترونیک است اما به نظر من این اقدام جزو اولویت‌های این بانک نیست.
وی در ارتباط با اقدامات صورت گرفته در این حوزه بیان کرد: حدود ۵ الی۶ سال پیش یک نقشه راه به کمک شرکت ملی انفورماتیک نقشه‌ی راه نظام بانکی طراحی شد که برای آن از مشاوران خارجی کمک گرفته شد، البته این اتفاق حدود ۱۰ سال قبل آن نیز در سالهای ۸۱ تا ۸۶ توسط شرکت ملی پایه‌گذاری شده بود که حاصل آن اندکی دیسیپلین مالی، بازار بین بانکی و به میان آمدن ساتنا و پایا بود که نهایتاً منجر به مانیتور صحیح یکسری از اتفاقات، کم‌شدن چک‌های بی‌محل بین بانکی، کاهش چاپ پول و شفاف‌تر شدن تبادلات بین بانکی شد و این تحول ۱۰ ساله‌ از طریق سیستم‌های پرداخت در بازار بین بانکی اتفاق افتاد.
امیرشکاری در ارتباط با تلاش برای به‌روز کردن مهارت‌ نیروهای موجود در بخش نظارتی بانک مرکزی ضمن تاکید بر اهمیت این حوزه از تجارب صورت گرفته در گذشته سخن گفت و بیان کرد: بنده دوستان و همکاران پیشینی را در بانک مرکزی می‌شناسم که خیلی از آن‌ها قبل از انقلاب در کشورها و دانشگاه‌های بسیار خوب از طریق بورسیه خود بانک مرکزی یا بانک ملی و امثالهم آموزش علمی و عملی دیده‌اند، آن‌ها در کار خود سواد کافی را کسب کرده‌ و حتی دوره‌های کارآموزی تخصصی خود را در بانکهای تراز اول دنیا گذرانده‌اند و در طول دوره کاری خود در کشور خودمان فعالیت‌های بسیار تاثیرگذاری داشته و دارند.
وی در توضیح وضعیت کنونی اینطور ادامه داد: برنامه‌هایی که ۴۰سال پیش بوده اکنون از بین رفته و مکانی برای کسب این آموزش‌ها وجود ندارد. با توجه به این‌که صنعت بانکداری ما صنعتی اقتباسی‌ست و خارجی‌ها در حال ادامه‌ی آن هستند باید با ایجاد راه ارتباطی این آموزش را حفظ کرده و به‌روز شویم. به نظر من چنین مسئله‌ای ممکن است در افراد آکادمیک کمی وجود داشته باشد اما در نیروهای اجرایی تقریباً از بین رفته است.
وی در ارتباط با مشکلات موجود در این حوزه بیان کرد: در‌حال‌حاضر یکی از بزرگ‌ترین مشکلات ما درآمدهای مشاعی است که سال‌های سال راجع به آن بحث کرده‌ایم، یکی از کاربردهای IT ایجاد درآمدهای کارمزدی و غیرمشاع برای بانک است که نمونه‌ی آن را در صنعت پرداخت مشاهده کرده‌ایم که کارمزد ایجاد شده سبب بزرگ‌شدن این صنعت شد.
امیرشکاری در ارتباط با اقدامات بانک مرکزی اینطور بیان کرد: تصورمن این است که بانک مرکزی باید در تمام حوزه‌های دیگر فضای نوآورانه برای دریافت کارمزد و گسترش کسب و کار ایجاد کند. سال‌های پیش مباحثی در این رابطه به میان آمد که براثر مسائل سیاسی به فراموشی سپرده شد. بحث این بود که بانک‌های مجازی با مدل کسب و کار مبتنی بر حاشیه سودهای پایینتر (Low Margin) ایجاد شوند و هزینه‌های خود را پایین آورند تا از این طریق بانک‌هایی با spread پایین‌تر و درآمدهای کارمزدی بالاتر ایجاد شوند. اگر مسائل اینچنینی در اولویت قرار گیرند با مشکلات کمتری مواجه می‌شویم.
وی در نهایت اینطور بیان کرد: بحث آخر این‌که در وضعیت جهانی‌شدنی که در کل دنیا رخ داده یکی از راه‌ها -شبیه اتفاقی که در رابطه با صنعت موبایل بین اوپراتورهای خارجی و بخش دولتی افتاد- ایجاد پارتنرشیپ و رقابت است. ورود بانک‌های خارجی، پارتنرشیپ بانکهای داخلی با آنها و تقویت سرمایه‌گذاری خارجی و…. که قوانین آن تنها در دستان بانک مرکزی‌ست می‌تواند به بهبود اوضاع بینجامد.