خانه » پست‌هایی با برچسب "فینتک"

ایران در سونامی فین‌تک‌ها چه نقشی دارد؟‌

حامد اکبری، پژوهشگر اقتصاد اطلاعات و دولت الکترونیک؛ شرق / شتاب توسعه و نفوذ روزافزون کسب‌وکارهای اینترنتی و مبتنی بر فضای مجازی، حضور جدی خدمات مبتنی بر فضای مجازی را رفته‌رفته به یکی از الزامات زندگی شهری مدرن تبدیل کرده و ظرفیت قابل اعتنایی را برای تحلیل فضای این حوزه و برای پژوهشگران، نقش‌آفرینان و ذی‌نفعان فراهم کرده است.
هدف این یادداشت بازنمایی پیام‌هایی است که این فضای کسب‌وکارهای اینترنتی، به مردم، بازار، دولت و دنیا ارسال می‌کند. نگاه و تحلیل صحیح و دقیق این پیام‌ها می‌تواند ظرفیت فهم بهتر مناسبات، قواعد نانوشته، الگوهای پنهان فضای کسب‌وکارها و خدمات مبتنی بر فضای مجازی را در اختیار برنامه‌ریزان، سیاست‌گذاران، نظریه‌پردازان و مصرف‌کنندگان آن قرار دهد.
سال ۹۵ را می‌توان یک برهه سرنوشت‌ساز و به‌یادماندنی در تاریخ کسب‌وکارهای مجازی کشور برشمرد. ظهور، توفیق و همه‌گیرشدن اپلیکیشن‌های درخواست اینترنتی تاکسی، برای نخستین‌بار جامعه را با سرویس‌های عمومی اینترنتی وابسته به بخش خصوصی ایرانی آشنا کرد و تأثیرات اجتماعی قابل تأملی هم بر جای گذاشت.
مردم در یک انتخاب هوشمندانه به یک کسب‌وکار اینترنتی نوظهور و مدرن آری گفته و در مدت کوتاهی الگوی استفاده از سرویس‌های حمل‌ونقل عمومی را در زندگی خود تغییر دادند. این تغییر که از کیفیت، دقت و سرعت خدمت‌رسانی تاکسی‌های اینترنتی و همچنین از قیمت رقابتی بسیار مناسب در مقایسه با قیمت تاکسی سرویس‌های مرسوم که سال‌ها بازار را در قبضه خود داشتند، ناشی می‌شد، عکس‌العمل شدید فعالان آن حوزه را در پی داشت و در قالب اعتراضات صنفی و تجمع‌های اعتراض‌آمیز بروز کرد. البته نه‌تنها نتوانست جلوی این تغییر بنیادی در ظهور خدمات حمل‌ونقل موبایل محور را بگیرد، بلکه به سرعت نقش‌آفرینان دیگر هم اقدام به ارائه سرویس‌های مشابه کردند تا سهم خود را از بازار حمل‌ونقل درون‌شهری از دست ندهند. نکته حائز اهمیت تصمیم عاقلانه نقش‌آفرینان اصلی فضای سنتی در مواجهه با این پدیده نوظهور بود. ایجاد سرویس مشابه توسط تاکسی‌رانی و اتحادیه تاکسی سرویس‌ها به نام‌های کارپینو، آژانسی و… از نتایج آن مناقشات بود. سرعت حیرت‌آور توسعه کسب‌وکارهای حوزه حمل‌ونقل از جمله سرویس‌های درخواست خودرو، پیک‌های موتوری، باربری‌ها و حمل‌ونقل‌های بین‌شهری، مناسبات اکوسیستم کسب‌وکارهای حمل‌ونقل در کشور را با تغییرات اساسی روبه‌رو کرد.
رویداد مهم دیگری که در سال ۹۶ بار دیگر به جامعه، کسب‌وکارها و اقتصاد کشور شوک جدی وارد کرد، سربرآوردن سرویس‌های موسوم به فین‌تک‌ها بود. فین‌تک‌ها اصطلاحاً به فناوری‌های مالی می‌گویند که با استفاده از انواع نوآوری‌ها، خدمات پولی و مالی را در الگوهای جدیدتر، ساده‌تر و به‌صرفه‌تر ارائه می‌دهند.
فین‌تک‌ها که در گذشته عموماً خود را در چارچوب پرداخت‌های قبض‌ها و خرید شارژهای تلفن‌های اعتباری تعریف می‌کردند، با رشد و توسعه سرویس‌های مشابه در جهان، خود را در حوزه‌های دیگر هم توسعه دادند و انواع سرویس‌های پرداخت موبایلی و اینترنتی، سرویس‌های خرید بیمه، خرید بلیت‌های قطار و هواپیما و کیف‌های پول الکترونیکی، تخفیف‌های موضوعی، خریدها، پرداخت تاکسی و مترو، خدمات ارزی، جمع‌سپاری و… رواج پیدا کرد. تفاوت سونامی فین‌تک‌ها با موجی که اسنپ و کسب‌وکارهای حمل‌ونقل در کشور ایجاد کردند، نقش‌آفرینی دولت با کمک بانک مرکزی به‌عنوان نهاد تنظیم‌گر تخصصی و قانونی این حوزه بود که با ارائه مجوزهای موسوم به PSP به بانک‌ها سعی در کنترل این حوزه کرد.
داعیه اصلی بانک مرکزی در توجیه کنترل فضای فین‌تک‌ها در کشور حول سه محور موسوم به خطوط قرمز بانک مرکزی در موضوع فین‌تک‌ها طرح شده است که عبارت بود از «خلق پول»، «جمع‌آوری پول‌های خردمقدار» و «فعالیت‌های ارزی» که مناقشات بسیاری را هم درباره این موضوع ایجاد کرد و همچنان نیز ادامه دارد. پرداختن به مسائل فین‌تک‌ها بحث مستقل و مفصلی را می‌طلبد که از وظیفه این یادداشت بیرون است، اما آنچه در ارتباط با موضوع یادداشت باید به آن پرداخت، چرایی اقبال و استقبال دو حوزه حمل‌ونقل عمومی و فین‌تک‌ها است که از قضا از دو الگوی کاملاً غیرمشابه بهره می‌بردند!
با پیگیری و مطالعه اکوسیستم موجود در این کسب‌وکارها نتایج مهمی در محورهای مختلف از جمله تحلیل و مطالعات بازار کسب‌وکارهای اینترنتی، ریخت‌شناسی و گونه‌شناسی کسب‌وکارها و خدمات، جمعیت‌شناختی مصرف‌کنندگان، ذائقه‌شناسی کسب‌وکارها و مصرف‌کنندگان، نقش سیاست‌گذاری‌های دولت، فهم بهتری از زیرساخت‌های موجود به دست می‌آید.
از جمله این نتایج، پیام‌های قابل‌تأملی است که فضای نوظهور اقتصادی مبتنی بر فضای مجازی، داده‌ها و اطلاعاتی را به ذی‌نفعان و نقش‌آفرینان اصلی این حوزه‌ها ارسال می‌کند و هر گروه بنابر منافع و وظایف خود می‌تواند از آن برای سیاست‌گذاری‌ها و الگوی حضور و استفاده از این فضا بهره ببرد.
شاید بتوان ادعا کرد حجم بالایی از فضای اقتصاد مبتنی بر فضای مجازی و اینترنت را این دو سبک از کسب‌وکارها به خود اختصاص داده‌اند.
بررسی فرایند عملیاتی‌شدن خدمات مبتنی بر اینترنت مشخص می‌کند که اساساً فقط زنجیره‌هایی از خدمات قابلیت مجازی‌شدن دارند که همگی ذی‌نفعان آن بتوانند اولاً با هویتی حقوقی و درعین‌حال مجازی در آن حضور پیدا کنند و ثانیاً اطلاعات مرتبط با مراحل مختلف فرایندها به صورت دیجیتال و الکترونیکی موجود باشد و همچنین متولیان آن مراحل هم آمادگی الکترونیک اتصال به زنجیره‌های مجازی را داشته باشند؛ به عبارت دیگر تا زمانی که امکان حضور داده‌محور تمامی ذی‌نفعان مراحل مختلف یک خدمت موجود و مهیا نباشد، آن خدمت نمی‌تواند به صورت الکترونیکی عملیاتی شود.
نگارنده بر این باور است استقبال بازار و نقش‌آفرینان به دو حوزه حمل‌ونقل عمومی و فین‌تک‌ها صرفاً به دلیل بازار بزرگ و سودآور آنها نیست بلکه دلیل اصلی آن، امکان اجرائی‌شدن فرایند آن به صورت الکترونیکی است که البته این موضوع در توسعه کسب‌وکارهای الکترونیکی در دنیا هم کم‌وبیش موجود است، ایران هم تقریباً سیر مشابهی را در مقایسه با تجارب بین‌المللی طی می‌کند.
نکته قابل‌توجهی که می‌توان از تحلیل چرایی توسعه این دو صنعت کشف کرد و به‌عنوان پیام‌هایی که مناسبات پنهان اکوسیستم کسب‌وکارهای اینترنتی در ایران را آشکار و به جامعه ارسال می‌کند، تفاوت مبنایی و ساختاری این دو صنعت است.
ساختار اطلاعات و داده‌ای مرتبط با زنجیره‌های خدمت دو حوزه حمل‌ونقل و فین‌تک‌ها با هم تفاوت‌های اساسی دارند. فین‌تک‌ها که در حوزه‌های پولی و بانکی ارائه خدمت می‌کنند، از امکان استفاده اطلاعات هویتی صحیح و آنلاین برخوردارند که توسط بانک‌ها و «پی‌اس‌پی» ها ارائه می‌شود، همچنین اطلاعات مرتبط با فرایندها و مکانیسم انتقال پول در اکوسیستم پولی بانکی کشور سال‌هاست ذیل عنوان «بانکداری الکترونیکی» به رشد قابل ملاحظه‌ای رسیده است.
پس می‌توان پذیرفت که با مهیابودن اطلاعات کامل زنجیره‌های مختلف پولی و بانکی به‌علاوه امکان حضور مصرف‌کنندگان با مکانیسم احراز هویتی که بانک‌ها فراهم کرده‌اند، بستر آماده‌ای برای حضور کسب‌وکارهای پولی و مالی موسوم بر فین‌تک‌ها ایجاد شده است. البته به دلیل همین الزامات حوزه‌های دیگر فین‌تک‌ها که در دنیا پیشرو است، از آنجا که نقش‌آفرینان مرتبط از آمادگی اطلاعاتی – داده‌ای و ظرفیت‌های قانونی برخوردار هستند، سیستم هنوز عملیاتی نشده است و اصل مناقشه پیرامون موضوع فین‌تک‌ها هم بر سر همین موضوعات است؛ موضوعاتی از قبیل خدمات ارزی، واحد پول مجازی، تضامین مالی، کراد فاندینگ یا جمع‌سپاری، کیف پول الکترونیک و … .
در موضوع سرویس‌های حمل‌ونقل عمومی از جمله تاکسی‌های اینترنتی، پیک‌های موتوری، ترابری بین‌شهری و… ماجرا به شکل دیگری است. در این سرویس‌ها که مکانیسمی برای احراز هویت و پشتیبانی هویت دیجیتال پیش‌بینی نشده است و اساساً وجود ندارد، قاعدتاً یکی از مهم‌ترین شرایط ایجاد و دریافت سرویس‌های اینترنتی منتفی است. از آنجا که اطلاعات هویتی رانندگان و خودروهای آنها نیز به صورت آماده و پشتیبان وجود ندارد، این مرحله توسط خود شرکت‌های ارائه‌کننده سرویس حمل‌ونقل و تاکسی و پیک اینترنتی به صورت فیزیکی انجام شده و بعد از دیجیتالی‌شدن به سیستم متصل شده است.
بنابراین از آنجا که مهم‌ترین وجه سرویس‌های حمل‌ونقل، «مکان‌محوربودن» آن است، باید اطلاعات مکانی متقاضی خدمت حمل‌ونقل و همچنین راننده و وسیله نقلیه خدمت‌دهنده موجود باشد. خوشبختانه سرویس‌های مکان‌محور موسوم به GIS توسط شرکت‌های بین‌المللی به صورت رایگان در دسترس همگان قرار دارد و هر فرد می‌تواند از طریق تلفن همراه هوشمند خود از این سرویس استفاده کند.
پس به‌عبارت دیگر اطلاعات هویتی متقاضیان خدمات حمل‌ونقل موجود نیست و امکان احراز هویت الکترونیک هم وجود ندارد و اطلاعات رانندگان و وسیله نقلیه توسط شرکت‌های ارائه‌دهنده تجمیع و دیجیتال شده و اطلاعات مرتبط با مکان افراد هم از طریق سرویس‌های GIS بین‌المللی ارائه می‌شود.
راه‌حلی که شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات حمل‌ونقل برای حل موضوع اندیشیده‌اند مبنای مهمی است که می‌تواند در صورت عدم رفع مشکلات داده‌ای و نبود خدمات هویتی در کشور، کسب‌وکارها را به سوی اعتماد به خوداظهاری افراد سوق دهد. درواقع سرویس‌های حمل‌ونقل اینترنتی مدعی هستند که اطلاعات هویتی مصرف‌کننده دارای اهمیت نیست و فقط اطلاعات مکانی او مورد نیاز است و هویت افراد هم نیاز به راستی‌آزمایی ندارد پس مشتریان می‌توانند با روش خوداظهاری و نام کاربری دلخواه از خدمات استفاده کنند. لازم به ذکر است در صورت بروز اتفاقات احتمالی ناگوار و بزهکارانه مانند آدم‌ربایی‌ها و قاچاق کالا و مواد مخدر و… اهمیت احراز هویت متقاضیان خدمات حمل‌ونقل آشکارتر خواهد شد. در صورت وقوع مشکلات این‌چنینی، این‌گونه از کسب‌وکارها، نه‌فقط به‌خاطر فشار دولت، بلکه به دلیل تقاضای مردم، برای حفظ بازار خود با چالش‌های بسیار جدی مواجه خواهند شد. از آنجا که ارائه خدمات هویتی از اهداف و توان کسب‌وکارهای حمل‌ونقل خارج است، توسعه سرویس‌های هویت‌ساز الکترونیکی و احراز هویت به صورت مستقل ضروری است، البته بررسی ابعاد این موضوع از اهداف این یادداشت نیست. با بررسی کسب‌وکارهای خدماتی اینترنتی حوزه حمل‌ونقل و فین‌تک‌ها که می‌توان گفت بیشترین سهم بازار را در اختیار دارند، دو الگوی کاملاً متفاوت به دست می‌آید که تحلیل آنها حاوی نکات و پیام‌های قابل‌اعتنایی برای جامعه، بازار و دولت است.
اولاً اینکه در کشور ایران سرویس خدمات هویتی آنلاین برای استفاده کسب‌وکارها به‌عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل توسعه کسب‌وکارهای اینترنتی وجود ندارد و این مشکل را می‌بایست خود کسب‌وکارها حل کنند. این معضل می‌تواند در امکان‌سنجی اقتصادی کسب‌وکارها تأثیر منفی مستقیم بگذارد. البته سازمان ثبت‌احوال، وب‌سرویس‌های «استعلام مبتنی‌بر کد ملی» را ارائه می‌کند. نکته مهم این است که اولاً خدمات سازمان ثبت‌احوال رایگان نیست و معمولاً به‌ازای هر استعلام کد ملی ۷۰۰ تومان دریافت می‌کند.
ثانیاً در ارائه سرویس ملاحظات قانونی بسیاری وجود دارد که عمدتاً کسب‌وکارها را علاقه‌مند و قادر به استفاده از آن نمی‌کند.
ثالثاً اساساً این خدمات، مشکل احراز هویت را حل نمی‌کنند و صرفاً هفت قلم اطلاعاتی مرتبط با هویت افراد با ارائه کد ملی را در اختیار مجموعه استعلام‌کننده قرار می‌دهند. فقدان آمادگی خدمات هویتی الکترونیک در کشور، پیام مهمی را به توسعه‌دهندگان کسب‌وکارهای اینترنتی در داخل و خارج از کشور ارسال می‌کند که از یک سو می‌تواند مفید قلمداد شود و از سوی دیگر از مهم‌ترین موانع توسعه کسب‌وکارها به نظر می‌رسد. نکته مثبت موضوع، تحریک شرکت‌های فعال و صاحب امکانات و تجربه در حوزه هویت مجازی برای ورود به بازار و ارائه خدمات هویت محور و هویت دیجیتالی است که اگر از سوی شرکت‌های خارجی انجام شود، مخاطراتی را هم می‌تواند به همراه داشته باشد.
وجه منفی این پیام هم مستقیماً به آن گروه از خدمات مجازی مربوط است که مسئله احراز هویت از الزامات کیفیت و امنیت آنهاست و عدم توجه به آن، ظرفیت ایجاد هرج‌ومرج را در فضای کسب‌وکارهای اینترنتی ایجاد کرده و می‌تواند اکوسیستم اقتصادی کشور را دچار بحران کند. نکته مهم‌تر آن است که وقتی خدمات هویت مجازی که نوعاً یک خدمت عمومی و حاکمیتی است از سوی خود شرکت‌ها انجام بگیرد، استنکاف از همکاری داده‌ای با شرکت‌های دیگر رایج شده و عملاً جلوی توسعه و هم‌افزایی در فضای الکترونیک را می‌گیرد. نمونه آن را حتی در عدم همکاری اطلاعاتی در فضای دولت الکترونیک در دستگاه‌های دولتی می‌بینیم که باعث شده هر دستگاهی در کشور از حیث ارائه خدمات دولت الکترونیک، هر دستگاهی بر سبک‌وسیاق خود عمل کرده و اطلاعاتش را در اختیار دستگاه دیگر قرار ندهد و هزینه عملیاتی دولت الکترونیک در کشور به صورت سرسام‌آوری بالا رفته است. پیام مهم دیگری که تحلیل دو حوزه کسب‌وکارهای مبتنی‌بر خدمات حمل‌ونقل عمومی و فین‌تک‌ها برای جامعه و نقش‌آفرینان دربر دارد، وضعیت جمعیت‌شناختی اکوسیستم کسب‌وکارهای اینترنتی است.

 

🗞منبع خبر: راه پرداخت

رییس شورای هماهنگی بانک‌های دولتی بر اشتغالزایی از راه فین‌تک تاکید کرد

رییس شورای هماهنگی بانک‌های دولتی با تاکید بر اشتغالزایی از طریق خدمات در حوزه فین‌تک گفت: حضور بانک‌ها در این حوزه ضروری است.
به گزارش ستاد خبری هفتمین همایش بانکداری الکترونیک و نظام‌های پرداخت، محمدرضا حسین‌زاده درباره تاثیر ورود کسب و کارهای جدید در صنعت بانکی، اظهار داشت: جامعه کنونی عوض شده و با ٢٠ سال قبل قابل مقایسه نیست.
وی با اشاره به حضور جوانان تحصیل‌کرده در فین‌تک‌ها و استارت‌آپ‌ها، گفت: هم اکنون بخش خدمات در جامعه جان تازه‌ای گرفته است.
مدیرعامل بانک ملی بر ضرورت اختصاص بخشی از منابع بانک ها به حوزه خدمات تاکید کرد و ادامه داد: اکنون بیشتر اشتغالزایی در بخش خدمات صورت می‌گیرد؛ به همین دلیل حضور بانک‌ها در این مسیر ضروری است.
حسین‌زاده درباره همکاری بانک‌ها با فین‌تک‌ها در ارائه خدمات جدید بانکی گفت: بانک‌ها هم‌اکنون گام‌های مثبتی برای همکاری با فین‌تک‌ها برداشته‌اند.
وی بابیان این‌که فین‌تک‌ها، امروز در حال رقابت با بانک‌ها هستند، اظهار داشت: بانک‌ها باید برنامه‌ریزی مناسبی برای همکاری با فین تک ها انجام دهند که البته  تا کنون نیز در  این خصوص اقدامات مطلوبی نیز  صورت  گرفته است.
رییس شورای هماهنگی بانک‌های دولتی اظهارداشت: فعالیت فین تک‌ها منجر به ایجاد کسب‌وکارهای جدید و تخصصی می‌شود و  بانک ها نیز در این زمینه همکاری مطلوبی با آنها داشته باشند.
حسین زاده خاطر نشان کرد:فین تک‌ها ابزارهای نوآورانه هستند که با ساده‌سازی خدمات و محصولات می‌توانند در آینده‌ای نزدیک صنعت پرداخت را در کشور متحول کنند.
یادآور می‌شود، هفتمین همایش سالانه بانکداری الکترونیک و نظام های پرداخت با موضوع” نوآوری، بازیگران جدید و کارآیی در کسب و کار مالی” دوم و سوم بهمن ماه سال جاری توسط پژوهشکده پولی و بانکی در مرکز همایش‌های بین‌المللی برج میلاد برگزار می‌شود.

🗞منبع خبر: پایگاه خبری بانکداری الکترونیک

اجزای اصلی اکوسیستم بانکداری دیجیتال

احسان باقری؛ سرپرست اداره توسعه بازار بانک اقتصاد نوین/ بانک یک سیستم پویا، منظم و در تعامل با محیط است. وقتی یک سازمان تشکیل و روابط نظام‌مندی بین اجزای تشکیل‌دهنده آن پدیدار می‌شود و درنهایت وقتی در یک محیط قرار می‌گیرد، یک سیستم بزرگ‌تر را شکل می‌دهد که به دلیل وجود روابط قانونمند و هدف‌دار بین محیط و سازمان‌ها، این مجموعه را در اصطلاح اکوسیستم می‌نامند.
استقرار پایدار هر اکوسیستم منحصراً به مشارکت همه اجزای اصلی در ساختمان آن بستگی دارد. بدین ترتیب وقتی‌که صحبت از اکوسیستم بانکداری می‌شود باید اجزا تشکیل‌دهنده آن و روابط اجزا با یکدیگر و محیط مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. حال که در ادبیات بانکداری، موضوع بانکداری دیجیتال متأثر از تغییرات و تحولات فناوری در کانون توجه قرار گرفته است، بررسی و شناخت اکوسیستم‌های بانکداری دیجیتال از ضرورت‌های اولیه این تغییر پاداریم خواهد بود.
بر همین اساس در این یادداشت تلاش شده است با بهره‌گیری از مدل نوین اکوسیستم بانکداری که توسط شرکت IBM در سال ۲۰۱۶ توسعه‌یافته است به اجزای اصلی اکوسیستم بانکداری دیجیتال اشاره شود. بدیهی است تجزیه و تحلیل ارتباط هر یک از اجزا با هم و موجودیت بانکداری دیجیتال با محیط کسب‌وکار بانکی نیازمند بررسی و تجزیه‌وتحلیل‌های کارشناسانه در مجالی دیگر است.
ویژگی این مدل آن است که دیدگاهی جامع، روشن و دقیق از ایجاد یک اکوسیستم بانکداری دیجیتال در اختیار بانکداران قرار می‌دهد. بر اساس این مدل شناختی است که راهبران می‌توانند یک نظام منسجم و کارآمد خلق کنند. این اکوسیستم را می‌توان مرجعی مهم برای ایجاد نظام بانکداری دیجیتال تلقی کرد.

تشریح ابعاد اصلی اکوسیستم بانکداری دیجیتال

این اکوسیستم از ۵ لایه اصلی تشکیل شده است. لایه مربوط به داده‌ها، فعالیت‌های کلیدی، توانمند سازها یا قابلیت‌ها، زیرساخت‌ها و درنهایت ابزارها و محصولات تشکیل‌دهنده اجزای اصلی این مدل هستند.

هسته اصلی مدل

هسته اصلی این اکوسیستم را داده‌ها شکل داده‌اند. محوریت خلق یک اکوسیستم اثربخش متناسب با واقعیت عصر دیجیتال را می‌توان میزان دسترسی، توانایی مدیریت و امکان بهره‌گیری از داده‌های متنوع و گسترده در حوزه بانکداری برشمرد.
تمامی لایه‌های دیگر این اکوسیستم مبتنی بر همین داده‌ها، طرح‌ریزی و پیاده‌سازی می‌شوند. بدین ترتیب می‌توان ادعا کرد داده‌های متنوعی از ویژگی‌های مشتریان، رفتار آنها، پرتفوی مالی و غیر مالی و … هسته اصلی یک اکوسیستم جامع بانکداری دیجیتال را تشکیل می‌دهند. بر همین اساس، سطح دسترسی، کیفیت، جامعیت، به‌روز بودن و صحت این داده‌ها نقش بسزایی در ایجاد یک نظام بانکداری دیجیتال کارآمد ایفا می‌نماید.

لایه فعالیت‌های اصلی بانکداری دیجیتال

با عنایت به اینکه جذب منابع، مصرف منابع، انجام تراکنش و مشاوره، ۴ فعالیت اصلی کسب‌وکار بانکداری به شمار می‌روند، همین کارکردها را باید در حوزه بانکداری دیجیتال نیز مد نظر قرار داد. بانکداری دیجیتال باید برنامه‌ها و اقدامات خود را در خصوص فعالیت اصلی بانکداری طراحی، اجرا و ارزش مورد انتظار مشتریان را ارائه نماید. بدیهی است که در بانکداری دیجیتال تمامی این فعالیت‌های اصلی با شیوه‌های سنتی تفاوت ماهوی خواهند داشت.
همچنین نباید فراموش کرد که در این فعالیت اصلی موضوع مشاوره و تراکنش در نظام بانکی ایران در مراحل اولیه بلوغ و تکامل قرار دارد. نکته دیگر آنکه تدوین استراتژی‌های کلان در خصوص فعالیت‌های اصلی بانکداری، چارچوب راهنما برای خلق دیگر لایه‌های مدل را مشخص می‌نماید. استراتژی‌های اثربخشی که بر اساس شرایط، تغییرات محیطی، ظرفیت‌ها و فرصت‌ها در این بخش تدوین می‌شوند، دیگر لایه‌ها و بخش‌ها را جهت می‌دهند. به‌عنوان نمونه، برای کارکرد تراکنش، استراتژی خروج تراکنش از شعب که به‌عنوان نمادی از بانکداری دیجیتال معرفی می‌شود باید در دیگر لایه‌ها مورد توجه و پشتیبانی قرار گیرد. بر اساس این استراتژی است که توانمند سازها و زیرساخت‌ها و ابزارها و محصولات برای تحقق آن هم‌راستا می‌شوند.

لایه توانمند سازها در بانکداری دیجیتال

توانایی تجزیه و تحلیل، نوآوری، ریسک، چابکی، همکاری و مشارکت، دیجیتالی شدن، اجزای اصلی تشکیل‌دهنده لایه توانمندسازها و قابلیت مورد انتظار در ایجاد اکوسیستم بانکداری دیجیتال است. تجزیه و تحلیل مؤثر داده‌ها، نوآوری‌های مبتنی بر تکنولوژی‌های روزآمد، مدیریت ریسک‌ها به ویژه خطرات ناشی از فعالیت‌ها در حوزه دیجیتال، دستیابی به چابکی مورد انتظار در فرایندها و عملیات، همکاری و مشارکت فعال با بازیگران اصلی و جدید و درنهایت بهره‌برداری کامل از چارچوب‌ها و الزامات دیجیتال شدن در تمامی عرصه‌های بانکداری را می‌توان از ویژگی‌های اصلی این لایه برشمرد.
بدیهی است که ایجاد، توسعه و بهره‌مندی از هر یک از عناصر، نیازمند شناخت دقیق و به‌کارگیری منابع مؤثر در این خصوص است. ناگفته پیدا است که نظام بانکداری ایران در این لایه با ضعف‌های جدی و سیستماتیک مواجه است. ناتوانایی در ایجاد نوآوری، عدم شناخت و توانایی مدیریت ریسک، فقدان چابکی، ابهام و نداشتن برنامه مشخص در خصوص همکاری‌ها و مشارکت‌ها، شناخت ناکافی از فلسفه و الزامات دیجیتال شدن و … نمایانگر ضعف ساختاری در نظام بانکی ایران است که درنهایت استقرار بانکداری دیجیتال را با موانع جدی مواجه می‌سازد.

لایه ابعاد چهارگانه زیرساخت‌ها بانکداری دیجیتال

به‌صورت کلی برای پیشبرد استراتژی‌های مربوط به فعالیت‌های اصلی بانکداری دیجیتال، ۴ منبع اصلی مورد توجه قرار گرفته است. منابع انسانی، فناوری، فرآیند و ساختار اجزای اصلی این لایه را تشکیل می‌دهند. منابع انسانی به مهم‌ترین منبع مزیت آفرین، در این اکوسیستم مورد توجه قرار گرفته است. بدین ترتیب برای تحقق بانکداری دیجیتال بازنگری و بازآفرینی سیاست‌ها و اقدامات در حوزه منابع انسانی از ضرورت‌ها و الزامات پایه‌ای به شمار می‌رود.
موضوع فرآیندهای کاری متناسب با ویژگی‌های دیجیتال شدن یکی از محورهای اصلی اکوسیستم قلمداد می‌شود (به‌عنوان مثال مهم‌ترین مصداق در چابک سازی به‌عنوان یک قابلیت، مدون سازی و مستندسازی فرایندهای اصلی بانکداری مورد توجه است). فناوری یکی دیگر از زیرساخت‌های مورد نیاز در ساختن اکوسیستم بانکداری دیجیتال به شمار می‌رود که با توجه به غلبه فناوری بر زیست‌بوم کسب‌وکار بانکداری به یکی از پیچیده‌ترین و حساس‌ترین موضوعات بدل شده است. ساختار مناسب نیز منبعی سازمانی برای تضمین هماهنگی و تقسیم کار مؤثر در بانکداری دیجیتال است.
بی‌تردید در حوزه زیرساخت‌ها نیز نظام بانکداری ایران نیازمند کار و نوآوری بسیار است. ایجاد ظرفیت‌ها در این بخش مانند لایه توانمندسازها زمان‌بر بوده و به سرمایه‌گذاری عظیمی نیاز است. همچنین که بومی‌سازی آنها پیچیده و بسیار تخصصی است. این مهم در خصوص زیرساخت‌های جامعی چون ایجاد core banking، مدیریت یکپارچه منابع یا مدیریت ارتباط با مشتریان بیش از دیگر عناصر مشهود است.
واقعیت امروز نظام بانکداری ایران آن است که در ایجاد زیرساخت‌ها با ضعف جدی مواجه است. مدیریت توسعه منابع انسانی در نظام بانکی سال‌ها است از تحولات این حوزه بازمانده و ضمن تحمیل هزینه‌های گزاف عملاً از به‌کارگیری، آموزش و توانمندسازی، ایجاد انگیزش و بهره‌وری نیروی انسانی ناتوان بوده است. همچنین بانک‌های کشور در طراحی و پیاده‌سازی فرآیندهای اثربخش و کارآمد با مشکلات جدی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، مهندسی فرایندها به‌عنوان یکی از دانش‌های مورد نیاز سازمان‌ها هنوز در نظام بانکی جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است.
ساختارها به‌عنوان پشتیبان استراتژی‌های رقابتی و روزآمد عملاً کهنه، غیر اثربخش و مبهم هستند و توان کارشناسی در خصوص موضوع سازمان‌دهی و طراحی ساختار در نظام بانکی ایران به چشم نمی‌خورد. درنهایت در حوزه فناوری نیز به جز پیشرفت‌ها در بخش‌های عملیاتی در دیگر حوزه‌های تصمیم‌گیری، مدیریت ریسک و … نابالغ و سنتی است. بدین ترتیب می‌توان ادعا کرد تا زمانی که مشکلات لایه توانمند سازها و زیرساخت‌ها به‌درستی شناخته نشده و راهکارهایی برای آن اندیشیده نشود، استقرار جامع و اثربخش هر نظام بانکداری نوینی از جمله بانکداری دیجیتال دور از ذهن خواهد بود.

لایه ابزارها، خدمات و محصولات بانکداری دیجیتال

عناصر این لایه به شرط پیاده‌سازی لایه‌های درونی، دنیایی از فرصت‌های مزیت آفرین را پیش روی بانکداری دیجیتال نمایان می‌سازد. دیگر موضوعات در بانکداری دیجیتال از ابزارها، کانال‌ها، ارتباطات تا محصولات و خدمات و … در لایه پنجم مورد توجه قرار می‌گیرند. ارزش‌آفرینی در اکوسیستم بانکداری دیجیتال در این لایه تحقق می‌یابد. با این حال این فرصت‌ها و ظرفیت‌ها متأثر و معلول ساخت لایه‌ها درونی هستند. همچنین تمایز و تفاوت‌ها از کیفیت و نحوه ساختار این اکوسیستم نشئت می‌گیرد. همچنین این اکوسیستم به‌سرعت در حال دگرگونی و تغییر است بدان معنی که هر تغییری در لایه‌های درونی، کل اکوسیستم را تحت‌الشعاع قرار داده و به نتایج متفاوتی منجر خواهد شد. از سوی دیگر تعامل اکوسیستم با محیط، فعالیت آن و ارتباط اجزا به خلق داده‌های جدیدی منجر خواهد شد که بر کلیت آن اثر خواهد گذاشت.
برای روشن شدن کارکرد مدل، اگر استراتژی خروج فعالیت‌های مربوط به تراکنش‌های بانکی از شعب را که پیش از این مورد بحث قرار دادیم، در دیگر لایه‌ها دنبال کنیم، به‌اختصار می‌توان روند کاری ذیل را به‌عنوان نمونه تشریح کرد. داده‌ها و اطلاعات مربوط به انتظارات و رفتار مشتریان نشان می‌دهد که ۹۰ درصد خدمات مربوط به تراکنش را از طریق ابزارهای الکترونیک دریافت می‌کنند.
بدین ترتیب استراتژی خروج تراکنش از شعب، یک الزام در لایه فعالیت‌های اصلی به شمار می‌رود. بر همین اساس لازم است در لایه توانمند سازها در خصوص نوآوری‌ها این حوزه ایده پردازی و طرح‌هایی اجرا کرد. ریسک مشتریان و بانک موضوع دیگری است که برای شناخت و مدیریت آن تصمیم و تدابیر اتخاذ کرد. مشارکت با بازیگران و فعالان تراکنش‌های مالی مانند فین‌تک‌ها باید بررسی و راهکارهای اجرایی در نظر گرفته شود.
تجزیه و تحلیل رفتار، خرید و پرتفوی مشتریان برای طراحی‌های بعدی تخصصی است که باید بدان پرداخت. راهکارهای چابکی متناسب با پیگیری این استراتژی را نیز باید ارائه کرد. در حوزه زیرساخت‌ها ایجاد ظرفیت‌های مربوط به منابع انسانی دارای دانش و تخصص لازم برای اجرا و حمایت از این استراتژی مورد نیاز است. ساختار بانک متناسب با این راهبرد تغییر و در بخش‌های جدید و مورد نیاز تقویت شود.
فرآیندهای خاص و مناسب برای انجام تراکنش در خارج از شعب توسعه یابند و درنهایت فناوری‌های مورد نیاز فهرست و با سرعت پیاده‌سازی شوند. درنهایت خدمات و محصولات، کانال‌ها، ابزارها و … متناسب برای مشتریان دارای رفتار تراکنش خارج از شعب خلق و ارائه شود.
در پایان با توجه به آموزه‌های این مدل کاربردی باید اذعان داشت که بانکداری دیجیتال مقوله‌ای مورد نیاز و انتظار مشتریان است؛ اما برای تحقق این اکوسیستم کارهای بسیاری باید انجام شود. اولین گام در این سفر طولانی و پرمخاطره را می‌توان توانایی شناخت، ایده پردازی، طراحی، تفکر استراتژی، تخصص، دانش روز و انگیزه عنوان کرد.

 

🗞منبع خبر: راه پرداخت

آلمان به منافع تکنولوژی زنجیره‌بلوک پی برده است

گزارش ماهانه Deutsche Bundesbank در نسخه آخر خود نگاهی به تکنولوژی دفاتر مالی توزیع‌شده (DLT) انداخته است. متخصصان Bundesbank در حال بررسی این موضوع هستند که آیا DLT که اصالتاً برای ارز مجازی بیت‌کوین توسعه داده شده بود، قادر به ارائه خدمات به بخش مالی بانکی نیز هست یا خیر؟ بررسی‌های آنها عمدتاً در زمینه دستاوردهای DLT در زمینه پرداخت و امنیت بوده است.

جوانب مثبت DLT

سیستم‌های پرداخت تاکنون در بیشتر مواقع با معماری مرکزی طراحی شده‌اند و در آنها یک متصدی واحد، حق تغییر داده‌ها مانند میزان مبلغ موجود در حساب‌های بانکی را داشته است. همین متصدی است که دفاتر مالی را نیز مدیریت می‌کند. در مدل‌های شبکه توزیع‌شده واحدهای مختلف به‌صورت هم‌زمان حق دسترسی به اطلاعات و به‌روزرسانی آن را دارند. از سوی دیگر DLT از یک پایگاه داده توزیع‌شده استفاده می‌کند (دفاتر مالی توزیع‌شده) که به هر یک از مشارکت‌کنندگان در شبکه (هر گره) امکان خواندن، تغییر و ذخیره‌سازی داده را می‌دهد.

رشد فین‌تک در آلمان

در آلمان در پایان سال ۲۰۱۵، بیش از ۲۰۰ فین‌تک در مقیاس قابل قبول وجود داشت. بخش وام دهی فین‌تک‌های کشور آلمان امروزه مورد توجهات بین‌المللی قرار دارد.
به‌صورت بالقوه، DLT مزایایی را نسبت به ذخیره‌سازی توزیع‌شده داده ارائه می‌دهد که می‌تواند فرایندهای مصالحه (reconciliation) را که با زنجیره‌های ارزش‌افزوده اشتراک‌گذاری کار تنیده شده است، کاملاً حذف کند. متخصصان پرداخت بانکی معتقدند DLT قادر است شفافیت را افزایش داده و حفاظتی قدرتمند در مقابل حملات سایبری ایجاد کند؛ زیرا حتی در صورت از کار افتادن یا بلوکه شدن یک گره، تنظیمات DLT به‌خوبی ادامه خواهند یافت. با این وجود متخصصان بانکی چالش‌هایی را نیز پیش روی خود می‌بینند. ازجمله مباحث مربوط به محرمانگی، الزام تشخیص هویت کاربران (بالاخص در موارد پراهمیتی همچون پول‌شویی) و پاسخ به این سؤال که چگونه دارایی‌هایی که از طریق زنجیره بلوک دادوستد می‌شوند، می‌توانند با دارایی‌های دنیای واقعی منطبق شوند و چه کسی این کار را انجام خواهد داد؟
متخصصان بر این باورند که اشاره به منابعی بیرونی برای بیت‌کوین بی‌اهمیت است و بیت‌کوین به‌تنهایی مجازی است و بیرون از زنجیره بلوک وجود خارجی ندارد. گزارش ماهانه Bundesbank دیدگاه‌های مطرح‌شده را بیشتر بسط می‌دهد و در پی این موضوع است که DLT برای قسمت‌های مختلف بخش مالی چه خدماتی ارائه می‌کند.

DLT در صنعت پرداخت

متخصصان Bundesbank پیش‌بینی می‌کنند که DLT به‌صورت گسترده در زمینه پرداخت‌های فردی و خرد مورداستفاده قرار گیرد. مشخصاً برای پرداخت‌هایی که در حوزه اروپا صورت می‌گیرند، سیستم‌های عملیاتی برای انتقال پرسرعت بهینه شده‌اند و نیاز به کمترین میزان مصالحه در آنها وجود دارد و قادر هستند به‌راحتی میلیون‌ها تراکنش را در یک روز انجام دهند.
آنها پتانسیل بالایی را برای پرداخت‌های DLT در محدوده‌هایی فراتر از حوزه ارز اروپا قائل هستند؛ زیرا در خارج از اروپا واسط‌های بانکی بسیاری در مسیر تراکنش‌های بانکی قرار دارند.
پرداخت‌های بین‌المللی اغلب از طریق شبکه‌های بانکی مکاتبه‌ای صورت می‌گیرند که در آن یک بانک با یک موسسه مالی فعال در واحد پولی مشخص، وارد قرارداد می‌شوند. برای پرداخت‌هایی از این دست، DLT قادر است فرایندهایی را ایجاد کند که برای کاربر نهایی سریع‌تر و ارزان‌تر تمام شود.
با این حال با همه مزیت‌هایی که این تکنولوژی در زمینه پرداخت ایجاد می‌کند، استفاده از آن ممکن است چالش‌های جدی را ایجاد کند. شرایط ویژه‌ای ممکن است در صنعت مالی پدید بیاید. هنگام پرداخت باید همه‌چیز به‌صورت فوری نهایی شود، در حالی که در سیستم‌های توزیع‌شده برخی مصالحات باید بین مشارکت‌کنندگان صورت بگیرد و به همین خاطر است که متخصصان Bundesbank معتقدند DLT باید برای برآورده کردن احتیاجات بخش مالی تغییرات عمده‌ای تدارک ببیند و از فرمت فعلی خود در بیت‌کوین فراتر رود.

ساده‌سازی توافقات امنیتی

این گزارش ماهانه همچنین به پتانسیل DLT در توافقات و تنظیمات امنیتی حوزه بانکی پرداخته است. در مقایسه با سیستم‌های پرداختی، تنظیمات سنتی در عملیات‌های امنیتی تعداد بسیار بیشتری از واسط‌ها را درگیر می‌کند که شامل دادوستدکنندگان حوزه امنیت و خانه‌های تبادل و پاک‌سازی می‌شود. با توجه به این پیچیدگی و از سوی دیگر دشواری مصالحات بانکی و طبیعت مستعد خطای فرایندهای دستی، توانایی‌های فنی DLT قادر است تنظیمات امنیتی را به حداقل و چند گام ساده فرایندی کاهش دهد.

اکوسیستم فین‌تک در آلمان

آلمان یک اکوسیستم فین‌تک غنی و متنوع دارد که توجه و سرمایه بسیاری از مؤسسات مالی بزرگ را به خود جلب کرده است. به‌طور خاص، یکی از بزرگ‌ترین بانک‌ها در آلمان به نام Commerzbank به‌طور فعال و از طریق انکوباتور اصلی و CommerzVentures در استارت‌آپ‌ها سرمایه‌گذاری می‌کند. این بانک با بازیکنان فین‌تک از قبیل Traxpay ،Gini ،IDnow و Fintura در ارتباط است. یکی دیگر از بازیکنان اصلی بانک Deutsche است که مراکز نوآوری را در لندن، برلین و سیلیکون ولی افتتاح کرده است تا استفاده از فناوری دیجیتال را تقویت کند.
اگر دو گره اتصال خود را دفاتر مالی توزیع‌شده اعلام کنند، ردیف‌های اطلاعات در این دفاتر به‌صورت هم‌زمان در بخش‌های تجارت، پاک‌سازی، تنظیم و حسابداری ثبت می‌شوند و تمامی گره‌ها به این داده‌ها دسترسی خواهند داشت. با این حال کماکان نامشخص است که آیا DLT از لبه تکنولوژی امروز در زمینه امنیت، کاربردپذیری، هزینه و سرعت عبور کرده است یا خیر.

ارز دیجیتال بانک مرکزی

از دیگر موضوعاتی که متخصصان Bundesbank تشریح می‌کنند این است که آیا بهره‌گیری از DLT با عرضه شدن ارز دیجیتال توسط بانک مرکزی کنار گذاشته می‌شود یا خیر؟‌ از دیدگاه آنان پیامدهای عرضه چنین ارزی کاملاً به ویژگی‌های آن بستگی دارد. احتمالاً مهم‌ترین سؤال در اینجا این است که آیا مجوز عرضه پول دیجیتال به مؤسسات غیربانکی نیز باید داده شود یا خیر؟
با این همه آنچه واضح است اینکه پیامدهای ایجاد ارز دیجیتال بانک مرکزی روی سیاست‌های مالی، پایداری نظام اقتصادی و ساختار و مدل کسب‌وکار بانک‌ها قابل‌فهم نیست. این گزارش حاکی از آن است که در حال حاضر هیچ آینده‌نگری واقع‌بینانه‌ای مبنی بر ظهور ارز دیجیتال توسط بانک مرکزی را نمی‌توان متصور شد.

پروژه مشترک تحقیقاتی Bundesbank و بورس آلمان

Bundesbank به‌شدت خود را با موضوع DLT درگیر کرده است؛ چراکه به لحاظ قانونی وظیفه این کار بر عهده او گذاشته شده است تا سیستم‌های پرداخت و توافقاتی را توسعه داده و عملیاتی کند و به‌عنوان تسریع‌کننده توسعه در بخش عملیات‌های پرداختی عمل کند. در بخشی از تحلیل تکنولوژی زنجیره بلوک این بانک به دنبال توسعه پروتوتایپ مشترک با بورس آلمان در این زمینه است.

 

🗞منبع خبر: راه پرداخت

آماده‌باش برای مهاجرت بانکی

نیما نامداری، معاون طرح و توسعه شرکت تجارت الکترونیکی ارتباط فردا؛ دنیای اقتصاد / بانکداری روز به روز سخت‌تر می‌شود. این روزها در همه جای دنیا از جمله در ایران، از بانک‌ها و مدیران آنها انتقاد می‌شود. بانک‌ها نماد بخش دوست‌نداشتنی اقتصاد آزاد تلقی شده و متهم‌اند که مسبب اصلی مصائب اقتصادی این روزها هستند. در واکنش به این فضای عمومی و نیز چالش‌هایی که نظام مالی و پولی با آن روبه‌رو است بانک‌های مرکزی و دولت‌ها هم روز به روز سخت‌گیرتر شده و ضوابط سخت‌گیرانه‌تری بر بانک‌ها اعمال می‌کنند.
حال در چنین شرایطی بانکداران با واقعیت تلخ دیگری هم روبه‌رو شده‌اند. فناوری اطلاعات که روزی به‌عنوان یک ابزار توانمندساز در خدمت بانکداری سنتی قرار داشت اکنون به رقیب بانک‌ها بدل شده است. توسعه فناوری اطلاعات باعث شده ایده «بانکداری بدون بانک» طرفدارانی پیدا کند. می‌گویند بیل گیتس (بنیان‌گذار مایکروسافت و یکی از سه ثروتمندترین اشخاص دنیا) در جایی گفته است که ما به بانکدارها نیاز نداریم، به بانکداری نیاز داریم.
فناوری مالی که به‌اختصار فین‌تک (Fin-Tech) نامیده می‌شود واکنشی به این فرآیند است. بازیگران جدیدی که با یاری گرفتن از فناوری اطلاعات و ارائه خدمات و محصولات جدید عملاً انحصار بانک‌ها در ارائه خدمات مالی و اعتباری را به چالش کشیده‌اند. فین‌تک‌ها کسب‌وکارهای نوآورانه‌ای هستند که سرویس‌های مختلفی نظیر پرداخت فردبه‌فرد، تامین‌مالی جمعی، پرداخت‌های با شرایط متنوع و ده‌ها سرویس مالی دیگر را با استفاده از موبایل و اینترنت و شبکه‌های اجتماعی با هزینه کمتر و راحتی بیشتر به مشتریان ارائه می‌دهند.
مثلاً شرکت‌های نوپا (start-up) فین‌تک با استفاده از نرم‌افزارهای موبایل، خدمات پرداخت و انتقال وجه را به ده‌ها شیوه مبتکرانه ممکن ساخته‌اند. شرکت پی‌پل (PayPal) که بزرگ‌ترین فین‌تک دنیا است عملاً با یک ایده ساده پرداخت براساس ایمیل شکل گرفت و اکنون از بسیاری از بانک‌های دنیا بزرگ‌تر و قدرتمندتر شده است. حتی غول‌های فناوری نظیر گوگل، سامسونگ، اپل و علی‌بابا اکنون هر کدام راهکارهای پرداخت الکترونیکی و کیف پول دیجیتال خود را دارند. یک مطالعه نشان می‌داد حدود ۷۰ درصد کاربران آمریکایی ترجیح می‌دهند به‌جای استفاده از خدمات بانکی از سرویس‌های مالی ارائه شده گوگل، آمازون، اپل و پی‌پل استفاده کنند.
هم‌اکنون خدماتی نظیر تامین‌مالی جمعی (Crowdfunding) وام‌دهی فردبه‌فرد (P۲P Lending) و اعتبارسنجی هم ازسوی شرکت‌های فین‌تک ارائه می‌شود. ابزارهای خلاقانه برای پس‌انداز یا سرمایه‌گذاری خرد که توسط فین‌تک‌ها ارائه شده بسیاری از محصولات سنتی و پردردسر و گران بانک‌ها را از گردونه رقابت حذف کرده است. فین‌تک‌ها از بانکداری هم فراتر رفته و حوزه‌های دیگر مالی نظیر بیمه، بورس و سرمایه‌گذاری را هم پوشش داده‌اند. مثلاً ابزارهای مدیریت مالی شخصی (PFM) که به فرد کمک می‌کند با تجمیع اطلاعات مالی شخصی خود در یک سامانه بتواند دخل و خرج خود را مدیریت کند با استقبال زیاد مردم روبه‌رو شده است. امروزه اگر کسی بخواهد پول اندکی را سرمایه‌گذاری کند هزاران محصول نوآورانه وجود دارد که او را از مراجعه به بانک‌ها یا صندوق‌های سرمایه‌گذاری سنتی بی‌نیاز می‌کند.
البته مطالعات مختلف نشان می‌دهد هنوز به‌طور نسبی اعتماد مردم به بانک‌ها بیشتر است. یک گزارش شرکت Cap Gemini نشان می‌دهد در مجموع ۴۸ درصد مردم به فین‌تک‌ها اعتماد زیاد یا خیلی زیاد دارند؛ درحالی‌که این نسبت برای بانک‌ها ۶۳ درصد است. همچنین تنوع کانال‌های ارتباط با مشتری و توانایی مدیریت ریسک، دو نقطه قوت نسبی بانک‌ها در قیاس با فین‌تک‌ها است؛ اما سهولت کاربری، خدمات متنوع و نوآورانه و هزینه پایین هم از مزایای نسبی فین‌تک‌ها در قیاس با بانک‌ها است.
البته بسیاری هم در صنعت بانکی معتقدند فین‌تک‌ها رقیب بانک‌ها نیستند، بلکه ظهور فین‌تک‌ها باعث می‌شود مدل کسب‌وکار بانک‌ها تغییر کند و آنها با همکاری و مشارکت با فین‌تک‌ها رویکردهای جدیدی در بانکداری اتخاذ کنند که متناسب با اقتضائات دوران جدید است. بانکداری باز یکی از رویکردهای پرطرفدار برای مواجهه با شرایط جدید است.
در رویکرد بانکداری باز، بانک‌ها عرصه خرده‌فروشی (Retail Banking) را به رقبای تازه‌وارد واگذار می‌کنند و خود به پشت صحنه می‌روند؛ یعنی از یک طرف بر بانکداری تخصصی، بانکداری شرکتی، بانکداری سرمایه‌گذاری و دیگر شیوه‌های بانکداری که بیشتر جنبه عمده‌فروشی دارند متمرکز خواهند شد و از طرق دیگر با ایجاد پلتفرم‌های فنی این امکان را به فین‌تک‌ها و دیگر بازیگران مالی می‌دهند تا روی پلتفرم عملیاتی آنها خدمات بانکداری خرده‌فروشی یا دیگر خدمات مالی را ارائه دهند. این پلتفرم‌ها در اصل بستر اجرای عملیاتی هستند که صرفاً با مجوز بانک‌های مرکزی قابل انجام است و ماهیت خلق پول دارند. بقیه فعالیت‌هایی که توسط دیگران می‌تواند انجام شود به‌شرط اینکه روی این بستر باشد قابل واگذاری است.
طبیعی است این اتفاق جدید ابتدا با چالش‌ها و ابهامات زیادی روبه‌رو باشد؛ اما مواجهه با آن برای بانک‌ها گریزناپذیر است و مانند بسیاری از روندهای نوآوری تکنولوژیک دیگر که خود را به وضعیت موجود تحمیل کرده و با فاصله اندکی وضعیت موجود را از بیخ و بن متحول ساختند، فین‌تک‌ها هم صنعت مالی و بانکی را از نو خواهند ساخت. نکته کلیدی آن است که بانک‌های مرکزی باید برای این شرایط آماده باشند. اتکای صرف به دانش اقتصادی و پولی دیگر برای تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری بانک مرکزی هیچ کشوری کفایت نمی‌کند. این چالشی است که بانکداری کلاسیک در همه دنیا با آن روبه‌رو است. همان‌قدر که بانکداری نیازمند دانش و تخصص‌های فناورانه است، بانکداری مرکزی هم نیازمند تخصص فناورانه است.

 

🌐منبع خبر: راه پرداخت

۷ تکنولوژی جالب ساختارشکن در سرویس‌های مالی

اکنون بیش از هر زمان دیگری، صنعت سرویس‌های مالی، به بستر مناسب و جذابی برای ورود و به‌کارگیری نوآوری بدل شده است. امروزه دیگر با یک لپ‌تاپ، اینترنت و کارت اعتباری، تقریبا هرکسی می‌تواند با کمترین سرمایه، کسب‌وکارش را پیش ببرد.
برای انجام این کار، باید شرکت‌های بزرگ تغییر و تحولات اساسی و چشمگیری درون خودشان ایجاد کنند و از وجود افراد متخصص در کنار خودشان استفاده کنند.
با اینکه افزایش استفاده از نوآوری می‌تواند ساختارشکن باشد، اما در عین حال برای شرکت‌هایی که از این ساختارشکنی بتوانند نهایت استفاده را کنند، فرصت بسیار خوبی است.
برای مثال می‌توان به شرکت خدمات مالی Fidelity Investments اشاره کرد. با اینکه Fidelity Investments شرکت بسیار بزرگی در حوزه سرویس‌های مالی است و دهه‌ها است که در فضای مدیریت دارایی فعالیت می‌کند، اما در اصل یک شرکت فناوری با ۱۰ هزار متخصص است که تقریبا یک چهارم نیروی کارش را تشکیل می‌دهد.

دوران جدیدی برای فین‌تک

شرکت‌هایی مانند Fidelity که به‌دنبال استفاده هرچه بیشتر از فناوری‌های نوآورانه در سرویس‌ها و خدماتشان هستند، نسبت به سایر شرکت‌ها از یک مزیت رقابتی برخوردارند؛ آن‌ها می‌توانند اپلیکیشن‌های «First to market» را توسعه دهند. درواقع شرکت‌ها باید به‌طور مداوم راه‌های جدیدی برای سرعت بخشیدن به نوآوری پیدا کنند و همچنین بتوانند شیوه جدیدی برای موفقیت کسب‌وکارشان در صنعت خدمات مالی کنونی، کا دائما در حال تغییر است، پیدا کنند.
شرکت‌های مالی برای اینکه همیشه یک گام جلوتر باشند به متخصصان ترقی‌خواه و باهوش در کنار خودشان نیاز دارند. استفاده از فناوری نمودهای بسیاری دارد، از هوش مصنوعی و واقعیت مجازی گرفته تا روش‌های توسعه چابک و جدید که هم بر سرویس و خدمات این شرکت‌ها تأثیرگذار است و هم ابزاری برای نوآور بودن در اختیارشان قرار می‌دهد.
ایده‌ها و تکنولوژی‌های جدید این پتانسیل را دارند تا نحوه تعامل و همین‌طور مدیریت مالی افراد را تغییر دهد. در ادامه هفت بخش جذابی که برای شرکت‌های مالی مانند Fidelity وجود دارد و تأثیری که بر کسب‌وکارشان دارد را به شما معرفی می‌کنیم.

  1. پردازش ابری: این تکنولوژی امکان ایجاد ساختارهای جدید محاسباتی را فراهم می‌کند و می‌تواند به میزان قابل توجهی به بهره‌وری کمک کند.
  2. فناوری زنجیره بلوک: این فناوری می‌تواند به‌طور چشمگیری در بهبود شفافیت و همین‌طور کاهش هزینه‌ها مؤثر باشد. در حال حاضر حدود هزار استارت‌آپ وجود دارد که مشغول فعالیت در این حوزه هستند.
  3. کلان داده و تجزیه‌وتحلیل: این فناوری‌ها زمانی مفیدند که قابلیت تجسم خدمات سلف سرویس و کشف بینش غیرشهودی را فراهم سازند. همچنین هوش مصنوعی هم نقش و تأثیر به‌سزایی در توسعه‌ بخشیدن به این‌ها خواهد داشت.
  4. شخصی‌سازی: هر تعامل با مشتری، یک تجربه مشترک فراهم می‌کند و تفاوت‌های جزئی و مختصری که میان نیازهای مالی هر شخص وجود دارد را به‌خوبی برطرف می‌کند.
  5. آینده سیستم اصلی و سیستم‌های پردازش تراکنش بهینه‌شده: با این کار شرکت‌ها می‌توانند در ارائه‌ها و پشنهادهایشان تمایز و تفاوت ایجاد کنند.
  6. پارادایم‌های جدید در محاسبات شخصی: ساعت اپل و Oculus Rift دو نمونه بسیار خوب هستند که هرکدامشان توانستند به این طریق، مدل‌های رفتار مشتری جدید ایجاد کنند و همین‌طور راه‌هایی فراهم می‌کنند تا مصرف‌کنندگان بتوانند تعاملات و مدیریت منابع مالی‌شان را به‌صورت فعالانه‌تری انجام دهند.
  7. سیستم‌های همگرا: از طریق این سیستم‌ها، ذخیره‌سازی، محاسبات و اجزای شبکه به طرق بسیار متفاوتی در هم ادغام می‌شوند. در حال حاضر، شرکت Fidelity از اعضای OpenCompute است. OpenCompute، یک جامعه سخت‌افزاری است که توسط فیس‌بوک ایجاد شده تا امکان همکاری متقابل را در زمینه‌های مختلف فراهم می‌کند.

فناوری‌های مدرن، فرصت‌های رشد بی‌سابقه‌ای در صنعت خدمات مالی ایجاد می‌کند و روندهای مرتبط با فناوری تازه در حال ظهور  شکوفایی است. شرکت‌هایی که به‌دنبال سرمایه‌گذاری هستند، باید با دقت بیشتری به این هفت مورد بپردازند.

 

 

منبع خبر:
: Mashable
: راه پرداخت