خانه » پست‌هایی با برچسب "آینده بانکداری"

بانکداری باز؛ ضرورتی برای رقابت

از ابتدای خلق فلسفه مدیریت، مدیری وجود نداشته است که علاقه‌مند به ایجاد سرعت و سهولت در فرایندهای سازمان خود نباشد. چرا که این موضوع باعث ایجاد مزیت‌های رقابتی متعددی در بدنه سازمان و ارتباط با ذینفعان می‌شود؛ اما این موضوع به آرزویی دست‌نیافتنی برای بسیاری از سازمان‌ها و برگ برنده‌ای برای تعداد کمتری از آن‌ها تبدیل شده است.
پاشنه آشیل سازمان‌ها در این عدم موفقیت، هدر رفتن زمان در تصمیم‌گیری‌ها به دلیل عدم دسترسی آنی به داده‌ها، وجود فرآیندهای بروکراتیک و پیچیده، مواجهه با خطای انسانی، وابستگی دائمی به سیستم‌های برون‌سازمانی مانند وابستگی به بانک‌ها برای انجام فرآیندهای مالی است.
امروزه تمام شرکت‌های پیشرو در دنیا با تکیه بر تکنولوژی‌های نوین، در بستری امن، سریع و ساده با دریافت راهکارهای شخصی‌سازی شده، به مزیت‌های رقابتی مناسبی دست یافته‌اند. از آن‌جایی که استفاده از خدمات بانکی وجه اشتراک تمام کسب‌وکارهاست، راهکارهای این حوزه موارد استفاده بیشتر و مهم‌تری دارند.
به‌عنوان مثال شرکتی مانند CISCO با استفاده از این دسته از خدمات در حوزه مالی، بدون رفت‌وآمد به بانک، دسترسی در لحظه به اطلاعات حساب‌ها، چک‌ها و گردش اطلاعات خود دارد. همچنین تمامی پرداخت‌های خود به ذینفعان و تأمین‌کنندگان را از طریق نرم‌افزارهای درون‌سازمانی خود و با دسترسی به حساب‌های بانکی، پرداخت می‌کند. CISCO از این طریق توانسته است با حل یکی از سخت‌ترین، پیچیده‌ترین و حساس‌ترین فرآیندهای سازمان و تبدیل آن به یک مزیت رقابتی، جایگاه هفتمین شرکت برتر فناوری اطلاعات در دنیا را کسب کرده و در یک دهه درآمد خالص خود را به میزان ۲ برابر افزایش داده است. دستیابی به داده‌های آنی ارزشمند، حذف خطاهای انسانی، بالا بردن رضایت مشتریان، کارمندان و ذینفعان نیز از دیگر مزایای استفاده از این سرویس‌ها است. دستیابی آنی به داده‌های ارزشمند، به مدیران CISCO امکان داده تا تصمیم‌های اثربخش و حیاتی را در زمان مناسب اتخاذ کنند.
در کشور ما نیز کسب‌وکارهای پیشرو و نوآور در این مسیر گام برداشتند و برای ایجاد مزیت‌های رقابتی و ورود به بازارهای بین‌المللی به دنبال این راهکارها هستند. در نتیجه، بازیگرانی در این عرصه شروع به فعالیت کرده‌اند تا این مسیر را هموار کنند. یکی از اصلی‌ترین بازیگران ارائه این خدمات، فینوتک است.
فینوتک، این امکان را فراهم کرده است که کسب‌وکارها در هر ابعاد و اندازه‌ای، بتوانند خدمات بانکی را در محیط‌های نرم‌افزاری خود پیاده‌سازی کنند و در نتیجه مانند بسیاری از شرکت‌های بزرگ در دنیا، وابستگی خود را به بانک‌ها کاهش دهند.
برای اطلاع بیشتر از راهکارها و فعالیت‌هایی که در این حوزه انجام می‌شود، می‌توانید به آدرسfinnotech.ir مراجعه کنید.

 

🗞منبع خبر: راه پرداخت

اجزای اصلی اکوسیستم بانکداری دیجیتال

احسان باقری؛ سرپرست اداره توسعه بازار بانک اقتصاد نوین/ بانک یک سیستم پویا، منظم و در تعامل با محیط است. وقتی یک سازمان تشکیل و روابط نظام‌مندی بین اجزای تشکیل‌دهنده آن پدیدار می‌شود و درنهایت وقتی در یک محیط قرار می‌گیرد، یک سیستم بزرگ‌تر را شکل می‌دهد که به دلیل وجود روابط قانونمند و هدف‌دار بین محیط و سازمان‌ها، این مجموعه را در اصطلاح اکوسیستم می‌نامند.
استقرار پایدار هر اکوسیستم منحصراً به مشارکت همه اجزای اصلی در ساختمان آن بستگی دارد. بدین ترتیب وقتی‌که صحبت از اکوسیستم بانکداری می‌شود باید اجزا تشکیل‌دهنده آن و روابط اجزا با یکدیگر و محیط مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. حال که در ادبیات بانکداری، موضوع بانکداری دیجیتال متأثر از تغییرات و تحولات فناوری در کانون توجه قرار گرفته است، بررسی و شناخت اکوسیستم‌های بانکداری دیجیتال از ضرورت‌های اولیه این تغییر پاداریم خواهد بود.
بر همین اساس در این یادداشت تلاش شده است با بهره‌گیری از مدل نوین اکوسیستم بانکداری که توسط شرکت IBM در سال ۲۰۱۶ توسعه‌یافته است به اجزای اصلی اکوسیستم بانکداری دیجیتال اشاره شود. بدیهی است تجزیه و تحلیل ارتباط هر یک از اجزا با هم و موجودیت بانکداری دیجیتال با محیط کسب‌وکار بانکی نیازمند بررسی و تجزیه‌وتحلیل‌های کارشناسانه در مجالی دیگر است.
ویژگی این مدل آن است که دیدگاهی جامع، روشن و دقیق از ایجاد یک اکوسیستم بانکداری دیجیتال در اختیار بانکداران قرار می‌دهد. بر اساس این مدل شناختی است که راهبران می‌توانند یک نظام منسجم و کارآمد خلق کنند. این اکوسیستم را می‌توان مرجعی مهم برای ایجاد نظام بانکداری دیجیتال تلقی کرد.

تشریح ابعاد اصلی اکوسیستم بانکداری دیجیتال

این اکوسیستم از ۵ لایه اصلی تشکیل شده است. لایه مربوط به داده‌ها، فعالیت‌های کلیدی، توانمند سازها یا قابلیت‌ها، زیرساخت‌ها و درنهایت ابزارها و محصولات تشکیل‌دهنده اجزای اصلی این مدل هستند.

هسته اصلی مدل

هسته اصلی این اکوسیستم را داده‌ها شکل داده‌اند. محوریت خلق یک اکوسیستم اثربخش متناسب با واقعیت عصر دیجیتال را می‌توان میزان دسترسی، توانایی مدیریت و امکان بهره‌گیری از داده‌های متنوع و گسترده در حوزه بانکداری برشمرد.
تمامی لایه‌های دیگر این اکوسیستم مبتنی بر همین داده‌ها، طرح‌ریزی و پیاده‌سازی می‌شوند. بدین ترتیب می‌توان ادعا کرد داده‌های متنوعی از ویژگی‌های مشتریان، رفتار آنها، پرتفوی مالی و غیر مالی و … هسته اصلی یک اکوسیستم جامع بانکداری دیجیتال را تشکیل می‌دهند. بر همین اساس، سطح دسترسی، کیفیت، جامعیت، به‌روز بودن و صحت این داده‌ها نقش بسزایی در ایجاد یک نظام بانکداری دیجیتال کارآمد ایفا می‌نماید.

لایه فعالیت‌های اصلی بانکداری دیجیتال

با عنایت به اینکه جذب منابع، مصرف منابع، انجام تراکنش و مشاوره، ۴ فعالیت اصلی کسب‌وکار بانکداری به شمار می‌روند، همین کارکردها را باید در حوزه بانکداری دیجیتال نیز مد نظر قرار داد. بانکداری دیجیتال باید برنامه‌ها و اقدامات خود را در خصوص فعالیت اصلی بانکداری طراحی، اجرا و ارزش مورد انتظار مشتریان را ارائه نماید. بدیهی است که در بانکداری دیجیتال تمامی این فعالیت‌های اصلی با شیوه‌های سنتی تفاوت ماهوی خواهند داشت.
همچنین نباید فراموش کرد که در این فعالیت اصلی موضوع مشاوره و تراکنش در نظام بانکی ایران در مراحل اولیه بلوغ و تکامل قرار دارد. نکته دیگر آنکه تدوین استراتژی‌های کلان در خصوص فعالیت‌های اصلی بانکداری، چارچوب راهنما برای خلق دیگر لایه‌های مدل را مشخص می‌نماید. استراتژی‌های اثربخشی که بر اساس شرایط، تغییرات محیطی، ظرفیت‌ها و فرصت‌ها در این بخش تدوین می‌شوند، دیگر لایه‌ها و بخش‌ها را جهت می‌دهند. به‌عنوان نمونه، برای کارکرد تراکنش، استراتژی خروج تراکنش از شعب که به‌عنوان نمادی از بانکداری دیجیتال معرفی می‌شود باید در دیگر لایه‌ها مورد توجه و پشتیبانی قرار گیرد. بر اساس این استراتژی است که توانمند سازها و زیرساخت‌ها و ابزارها و محصولات برای تحقق آن هم‌راستا می‌شوند.

لایه توانمند سازها در بانکداری دیجیتال

توانایی تجزیه و تحلیل، نوآوری، ریسک، چابکی، همکاری و مشارکت، دیجیتالی شدن، اجزای اصلی تشکیل‌دهنده لایه توانمندسازها و قابلیت مورد انتظار در ایجاد اکوسیستم بانکداری دیجیتال است. تجزیه و تحلیل مؤثر داده‌ها، نوآوری‌های مبتنی بر تکنولوژی‌های روزآمد، مدیریت ریسک‌ها به ویژه خطرات ناشی از فعالیت‌ها در حوزه دیجیتال، دستیابی به چابکی مورد انتظار در فرایندها و عملیات، همکاری و مشارکت فعال با بازیگران اصلی و جدید و درنهایت بهره‌برداری کامل از چارچوب‌ها و الزامات دیجیتال شدن در تمامی عرصه‌های بانکداری را می‌توان از ویژگی‌های اصلی این لایه برشمرد.
بدیهی است که ایجاد، توسعه و بهره‌مندی از هر یک از عناصر، نیازمند شناخت دقیق و به‌کارگیری منابع مؤثر در این خصوص است. ناگفته پیدا است که نظام بانکداری ایران در این لایه با ضعف‌های جدی و سیستماتیک مواجه است. ناتوانایی در ایجاد نوآوری، عدم شناخت و توانایی مدیریت ریسک، فقدان چابکی، ابهام و نداشتن برنامه مشخص در خصوص همکاری‌ها و مشارکت‌ها، شناخت ناکافی از فلسفه و الزامات دیجیتال شدن و … نمایانگر ضعف ساختاری در نظام بانکی ایران است که درنهایت استقرار بانکداری دیجیتال را با موانع جدی مواجه می‌سازد.

لایه ابعاد چهارگانه زیرساخت‌ها بانکداری دیجیتال

به‌صورت کلی برای پیشبرد استراتژی‌های مربوط به فعالیت‌های اصلی بانکداری دیجیتال، ۴ منبع اصلی مورد توجه قرار گرفته است. منابع انسانی، فناوری، فرآیند و ساختار اجزای اصلی این لایه را تشکیل می‌دهند. منابع انسانی به مهم‌ترین منبع مزیت آفرین، در این اکوسیستم مورد توجه قرار گرفته است. بدین ترتیب برای تحقق بانکداری دیجیتال بازنگری و بازآفرینی سیاست‌ها و اقدامات در حوزه منابع انسانی از ضرورت‌ها و الزامات پایه‌ای به شمار می‌رود.
موضوع فرآیندهای کاری متناسب با ویژگی‌های دیجیتال شدن یکی از محورهای اصلی اکوسیستم قلمداد می‌شود (به‌عنوان مثال مهم‌ترین مصداق در چابک سازی به‌عنوان یک قابلیت، مدون سازی و مستندسازی فرایندهای اصلی بانکداری مورد توجه است). فناوری یکی دیگر از زیرساخت‌های مورد نیاز در ساختن اکوسیستم بانکداری دیجیتال به شمار می‌رود که با توجه به غلبه فناوری بر زیست‌بوم کسب‌وکار بانکداری به یکی از پیچیده‌ترین و حساس‌ترین موضوعات بدل شده است. ساختار مناسب نیز منبعی سازمانی برای تضمین هماهنگی و تقسیم کار مؤثر در بانکداری دیجیتال است.
بی‌تردید در حوزه زیرساخت‌ها نیز نظام بانکداری ایران نیازمند کار و نوآوری بسیار است. ایجاد ظرفیت‌ها در این بخش مانند لایه توانمندسازها زمان‌بر بوده و به سرمایه‌گذاری عظیمی نیاز است. همچنین که بومی‌سازی آنها پیچیده و بسیار تخصصی است. این مهم در خصوص زیرساخت‌های جامعی چون ایجاد core banking، مدیریت یکپارچه منابع یا مدیریت ارتباط با مشتریان بیش از دیگر عناصر مشهود است.
واقعیت امروز نظام بانکداری ایران آن است که در ایجاد زیرساخت‌ها با ضعف جدی مواجه است. مدیریت توسعه منابع انسانی در نظام بانکی سال‌ها است از تحولات این حوزه بازمانده و ضمن تحمیل هزینه‌های گزاف عملاً از به‌کارگیری، آموزش و توانمندسازی، ایجاد انگیزش و بهره‌وری نیروی انسانی ناتوان بوده است. همچنین بانک‌های کشور در طراحی و پیاده‌سازی فرآیندهای اثربخش و کارآمد با مشکلات جدی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، مهندسی فرایندها به‌عنوان یکی از دانش‌های مورد نیاز سازمان‌ها هنوز در نظام بانکی جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است.
ساختارها به‌عنوان پشتیبان استراتژی‌های رقابتی و روزآمد عملاً کهنه، غیر اثربخش و مبهم هستند و توان کارشناسی در خصوص موضوع سازمان‌دهی و طراحی ساختار در نظام بانکی ایران به چشم نمی‌خورد. درنهایت در حوزه فناوری نیز به جز پیشرفت‌ها در بخش‌های عملیاتی در دیگر حوزه‌های تصمیم‌گیری، مدیریت ریسک و … نابالغ و سنتی است. بدین ترتیب می‌توان ادعا کرد تا زمانی که مشکلات لایه توانمند سازها و زیرساخت‌ها به‌درستی شناخته نشده و راهکارهایی برای آن اندیشیده نشود، استقرار جامع و اثربخش هر نظام بانکداری نوینی از جمله بانکداری دیجیتال دور از ذهن خواهد بود.

لایه ابزارها، خدمات و محصولات بانکداری دیجیتال

عناصر این لایه به شرط پیاده‌سازی لایه‌های درونی، دنیایی از فرصت‌های مزیت آفرین را پیش روی بانکداری دیجیتال نمایان می‌سازد. دیگر موضوعات در بانکداری دیجیتال از ابزارها، کانال‌ها، ارتباطات تا محصولات و خدمات و … در لایه پنجم مورد توجه قرار می‌گیرند. ارزش‌آفرینی در اکوسیستم بانکداری دیجیتال در این لایه تحقق می‌یابد. با این حال این فرصت‌ها و ظرفیت‌ها متأثر و معلول ساخت لایه‌ها درونی هستند. همچنین تمایز و تفاوت‌ها از کیفیت و نحوه ساختار این اکوسیستم نشئت می‌گیرد. همچنین این اکوسیستم به‌سرعت در حال دگرگونی و تغییر است بدان معنی که هر تغییری در لایه‌های درونی، کل اکوسیستم را تحت‌الشعاع قرار داده و به نتایج متفاوتی منجر خواهد شد. از سوی دیگر تعامل اکوسیستم با محیط، فعالیت آن و ارتباط اجزا به خلق داده‌های جدیدی منجر خواهد شد که بر کلیت آن اثر خواهد گذاشت.
برای روشن شدن کارکرد مدل، اگر استراتژی خروج فعالیت‌های مربوط به تراکنش‌های بانکی از شعب را که پیش از این مورد بحث قرار دادیم، در دیگر لایه‌ها دنبال کنیم، به‌اختصار می‌توان روند کاری ذیل را به‌عنوان نمونه تشریح کرد. داده‌ها و اطلاعات مربوط به انتظارات و رفتار مشتریان نشان می‌دهد که ۹۰ درصد خدمات مربوط به تراکنش را از طریق ابزارهای الکترونیک دریافت می‌کنند.
بدین ترتیب استراتژی خروج تراکنش از شعب، یک الزام در لایه فعالیت‌های اصلی به شمار می‌رود. بر همین اساس لازم است در لایه توانمند سازها در خصوص نوآوری‌ها این حوزه ایده پردازی و طرح‌هایی اجرا کرد. ریسک مشتریان و بانک موضوع دیگری است که برای شناخت و مدیریت آن تصمیم و تدابیر اتخاذ کرد. مشارکت با بازیگران و فعالان تراکنش‌های مالی مانند فین‌تک‌ها باید بررسی و راهکارهای اجرایی در نظر گرفته شود.
تجزیه و تحلیل رفتار، خرید و پرتفوی مشتریان برای طراحی‌های بعدی تخصصی است که باید بدان پرداخت. راهکارهای چابکی متناسب با پیگیری این استراتژی را نیز باید ارائه کرد. در حوزه زیرساخت‌ها ایجاد ظرفیت‌های مربوط به منابع انسانی دارای دانش و تخصص لازم برای اجرا و حمایت از این استراتژی مورد نیاز است. ساختار بانک متناسب با این راهبرد تغییر و در بخش‌های جدید و مورد نیاز تقویت شود.
فرآیندهای خاص و مناسب برای انجام تراکنش در خارج از شعب توسعه یابند و درنهایت فناوری‌های مورد نیاز فهرست و با سرعت پیاده‌سازی شوند. درنهایت خدمات و محصولات، کانال‌ها، ابزارها و … متناسب برای مشتریان دارای رفتار تراکنش خارج از شعب خلق و ارائه شود.
در پایان با توجه به آموزه‌های این مدل کاربردی باید اذعان داشت که بانکداری دیجیتال مقوله‌ای مورد نیاز و انتظار مشتریان است؛ اما برای تحقق این اکوسیستم کارهای بسیاری باید انجام شود. اولین گام در این سفر طولانی و پرمخاطره را می‌توان توانایی شناخت، ایده پردازی، طراحی، تفکر استراتژی، تخصص، دانش روز و انگیزه عنوان کرد.

 

🗞منبع خبر: راه پرداخت

نگاهی به نئوبانک‌ها که نسل جدید بانک‌ها هستند

سوپرمارکت‌های مالی و بانکی به‌عنوان یک سرویس در حالی این روزها مطرح می‌شود که از میان محصولات سپرده، کارت‌های بدهی پیش‌پرداخت، سریع‌ترین رشد را در کشورهایی نظیر ایالات‌متحده آمریکا و چین دارند. در ایالات‌متحده آمریکا طی چهار سال اخیر، رشد ۲۵ درصدی سال‌به‌سال، کسب‌وکارِ سپرده را به ۳۰۰ میلیارد دلار رسانده است. در نقطهٔ مقابل، حساب‌های جاری در ایالات‌متحده آمریکا طی سال‌های اخیر، حدود چهار درصد کم‌تر شده‌اند. به‌هرحال، امروزه پیشتازی در حساب‌های بانکیِ جدید، لزوماً یک موضوع اساسی و مهم در صنعت مالی به شمار نمی‌آید. حساب‌های بانکیِ جدید، با مجموعه قوانین جدیدی در حال تعریف هستند.
ویژگی‌هایی نظیر اصطحکاک کمتر، مبتنی بر علایق و در راستای جذب مشتری بودن، توزیع متمایز (بدون شعبه) و سیستم دیجیتال قدرتمند (موبایل و اینترنت)، همه و همه بسیار رایج و محبوب شده‌اند ولی نگرش جدید نسبت به حساب‌های بانکی اولیه و روزمره در رأس همهٔ این‌ها قرار دارد.
واژهٔ نئوبانک برای توصیف نگرش‌های نوین به بانکداری روزمره، به کار می‌رود، به‌ویژه برای بانک‌های صرفاً آنلاینی که بر روی رویکردهای دیجیتال یا رسانه‌های اجتماعی تمرکز می‌کنند. نئوبانک‌ها عموماً صاحب منشور نیستند، درواقع از میان چهار نئوبانک مستقر در ایالات‌متحده (مووِن، سیمپل، گوبانک و بلوبِرد) فقط یکی از آن‌ها یعنی گوبانک منشور دارد. مابقی یا توسط شرکای تجاری در عرصه بانکداری، پشتیبانی می‌شوند مانند مووِن و سیمپِل یا توسط اَمریکن اکسپرس، مثل بلوبِرد. از بین بانک‌های اروپایی هم می‌توان به کناب، فیدور، اِم‌بانک و هِلو اشاره کرد. نئوبانک‌ها نیز مانند بانک‌های خُرد سنتی، خدماتی نظیر کارت نقدی، برخی قابلیت‌های پس‌انداز و از این قبیل ارائه می‌کنند ولی وجه تمایز اصلی آن‌ها این است که به‌صورت دیجیتالی هدایت شده و اصطکاک بسیار کمی دارند.
نئوبانک‌ها با تمرکز بر سیستم دیجیتال، نسبت به نقش‌آفرینان سنتیِ این عرصه،‌ الگوهای ساده‌تر و یکپارچگی اجتماعی بیشتری دارند و در نهایت هیچ شعبه‌ای ندارند. تفاوت این بانک‌ها با بانک‌های صرفاً آنلاین مانند آی‌اِن‌جی دایرِکت و اِگ این است که تمرکز بیشتری بر روی چندین کانال دارند و غالباً حتی تلاش نمی‌کنند شبیه یک بانک معمولی باشند؛ سطح نوآوری‌ها بالاتر و محصولات و تجارب مشتریان در این بانک‌ها غیرمتعارف است.
عبارت نئوبانک برخاسته از اجتماع فین‌تک است که در بحث‌ها و مجادله‌های خود درباره الگوهای متفاوت فعالیت‌های صرفاً آنلاین، به‌کار می‌برند. پیش‌تر رُن شِولین، این نقش‌آفرینان را تأمین‌کنندگان نئوچکینگ نامید و دِیو بِرک نیز به‌گونه‌ای دیگر آن‌ها را نییِربانک خواند بنابراین به نظر می‌آید نئوبانک، عبارتی است که در سطح گسترده‌تری به‌کار می‌آید. از این نقش‌آفرینان، به‌طور مستمر به‌عنوان خلاق‌ترین نمونه‌های عرصه بانکداری، نام برده می‌شود.
تأثیر مخربِ نارضایتی و یا بیداریِ گسترده در عرصهٔ حساب جاریِ روزمره، در حال نمایان شدن است. این واقعیت که در ایالات‌متحده آمریکا طی پنج سال اخیر، کارت‌های نقدی پیش‌پرداخت نسبت به سایر محصولات سپرده، بیشترین میزان رشد را داشته‌اند گواهی بر این مدعاست که حساب جاری، دیگر کارآیی لازم را ندارد. این موضوع نه به بانک‌هایی که حساب جاری ارائه می‌کنند مربوط می‌شود و نه به شعب بلکه به‌خاطر تبادلات ارزش‌های بنیادین است. «ذخیرهٔ پول خود» در یک بانک بیمه شده توسط فدیک، چه در یک حساب جاری «رایگان» باشد یا در بانکی که کارمزد می‌گیرد در سال ۲۰۱۳، یک ویژگیِ کلیدی و متمایز به شمار نمی‌آید.
از زمانی که نخستین حساب جاری وارد عرصه شد تاکنون، این بزرگ‌ترین تغییری است که در نقشِ یک بانک و حتی توافق نظر دربارهٔ وظایف یک بانک رخ داده است. در دنیای غنی از اطلاعات که داده، کنترل و تناسب با شرایط، حرفِ اول را می‌زنند دیگر صورت‌حساب ماهیانه و یک کارت پلاستیکیِ بی‌فایده، جایگاهی در شالودهٔ ارتباطات خدمات مالی روزمره ندارند. شاید برخی از بانک‌های اصلی، معتقد باشند که ساختار حسابِ بانکیِ سیمپِل، مووِن و بلوبِرد بیشتر شبیه به کارت‌های پیش‌پرداخت است تا یک حساب جاری معمولی و در نهایت به این نتیجه برسند که این شرکت‌ها محصولات پَست و نامرغوبی ارائه می‌کنند. برخی دیگر شاید نداشتن امتیاز را یک نکتهٔ منفی یا یک محدودیت برای این مدل کسب‌وکار تلقی کنند. به‌هرحال، در اکثر موارد این نئوبانک‌ها با حساب‌های جاریِ نوین و ویژگی‌های بسیار زیاد خود، نسبت به پیش‌کسوتان این عرصه، ارزش‌آفرینی بیشتری برای مشتریان دارند.
این اوضاع در میان‌مدت برای بانک‌هایی همچون چِیس یا وِلزفارگو خطرناک نیست بلکه حدود ۶ هزار بانکی که کم‌تر از یک میلیارد دلار سرمایه دارند، تحت ریسک هستند؛ چرا؟ زیرا این نوع بانک‌ها به‌طور سنتی باور دارند که وجود شعب، پیشنهاد محصولاتی همچون کارت اعتباری، وام‌ها و اعتبارات مسکن و یا توانایی مراجعه و مکالمه با یک بانکدار در خیابان اصلیِ شهر، وجه تمایز آن‌ها به شمار می‌آید.
نئوبانک‌ها در حال تولید ارزش گسترده‌ای هستند. گرچه در برخی موارد، شبیه یکدیگرند ولی هریک از آن‌ها رویکرد منحصربه‌فردی در این فرآیند تولید ارزش دارند. هریک از آن‌ها در حال حلِ مسئله‌ای هستند که بانک‌ها آن را حل نکرده‌اند و آن، تعهد بیشتر به مشتریان دیجیتالی است. نئوبانک‌ها در پیِ جذابیت، کارآمدی و کارآیی هستند و همان کارآیی اولیهٔ یک حساب جاریِ مرسوم را دارند با این تفاوت که تجارب دیجیتال آن‌ها بانک‌های عمومی را از پایه و اساس، دگرگون کرده و کاملاً مشهود است.
مشتریانی که جذبِ نئوبانک‌ها می‌شوند به‌طور فزاینده‌ای دیجیتال هستند و اگرچه سه سال پیش، جزو پذیرندگان ابتدایی، دسته‌بندی می‌شدند ولی امروزه جزو مردم عادی هستند که می‌خواهند ارتباطات بهتری برقرار کنند.
در ادامه برخی ویژگی‌هایی که نئوبانک‌ها را از بانک‌های معمولی با یک حساب جاری ابتدایی، متمایز می‌کند مرور می‌کنیم:

  • کلیه مراحل افتتاح حساب، آشنایی و کسب مهارت‌های لازم، آنلاین است؛ کارت امضاء وجود ندارد
  • سیستم موبایل بسیار قوی با یک برنامهٔ کاربردی در رأس آن برای امور بانکی روزمره
  • قابلیت‌های از راه دور برای سپرده و هم‌چنین گزینه‌های پرداخت الکترونیکی قبوض
  • تمرکز قوی روی ابزارها، آگاهی و سلامتِ مالی
  • تعهد بالا به خدمات مشتریان
  • نوآوری در پرداخت‌ها

در نتیجهٔ این رویکرد غنی، برخی اصولِ کلیدی پدید آمدند که می‌توانند زنگ خطرهای مهمی برای مؤسسات فعلی باشند.

مرگ فرم‌های کاغذی

چنانچه یک بانک هنوز برای افتتاح حساب، نیاز به فرم درخواست کاغذی یا کارت امضاء داشته باشد، در دردسر بزگی افتاده است. امروزه تقریباً ۹ بانک از هر ۱۰ بانک ایالات‌متحده آمریکا برای افتتاح حساب، همچنان نیاز به ارتباطات رو در رو دارند زیرا مراحل تشخیص هویت، دریافت امضاء روی یک تکه کاغذ و هم‌چنین تکمیل موجودی باید در شعبه انجام شوند. چنین رویکردی به‌ویژه برای نسل Y، کاملاً بی‌ربط و اشتباه است. اگر بانکی تمایل داشته باشد کاهش ۵۰ الی ۷۰ درصدی در افتتاح حساب‌های جدید را طی پنج سال آینده ببیند می‌تواند به این سیاست ادامه دهد.
به خاطر داشته باشید این موضوع ربطی به قوانین نظارتی ندارد. ناظرین به کارت امضاء یا افتتاح حساب در شعبه، نیاز ندارند اگر این‌طور بود که بلوبِرد، مووِن و سیمپِل مدت‌ها پیش، تعطیل می‌شدند. البته مشتریان بلوبِرد می‌توانند گزینهٔ مراجعه به فروشگاه وال‌مارت برای دریافت کارت را انتخاب کنند که یک مشکل بزرگ در توزیع را در این عرصه حل می‌کند. مؤلفهٔ دیگر این اصول آن است که نئوبانک‌ها می‌توانند دو استاندارد بسیار مهم و حیاتی را فراهم آورند یکی هزینهٔ کم‌تر جذب سرمایه و سود و دیگری هزینهٔ کم‌تر توزیع.
اگر آن‌ها بتوانند به‌اندازهٔ بانک‌های متوسط در ایالات‌متحده آمریکا، مشتری جذب کنند ولی با یک‌دهم هزینه‌های سیستم سنتی، در آن‌صورت نظرِ بازار و تحلیل‌گران دربارهٔ بانک‌هایی که نمی‌توانند این کار را انجام دهند چیست؟ مدیران بانک‌ها کِی قصد دارند بایستند و تقاضا کنند یک نفر این مشکل را حل کند؟ در مقطعی که نئوبانک‌ها توانایی خود در جذب مشتری با کارآیی به‌مراتب بالاتر را به رخ می‌کشند شعب، به‌جای آن‌که یک امتیاز باشند صرفاً یک مسئولیت هستند. این مقطع، نزدیک است.

اول، دیجیتال

چنانچه مراحل افتتاح حساب در یک بانک، مستلزم دانلود برنامهٔ کاربردی نباشد و آن بانک نتواند مشتری را به استفادهٔ روزانه از برنامه ترغیب کند در آن‌صورت یکی از فوت‌وفن‌های اساسی نئوبانک‌ها را فرا نگرفته است. میزان استفادهٔ سالیانهٔ برخی از کانال‌های دیجیتال ۳۰۰ برابرِ مراجعه به شعب است.

موضوع کارت، چک یا صورت‌حساب نیست

امروزه، ارزش یک کارت به ذخیرهٔ پول نقد و این‌که آیا از طریق هریک از حساب‌های اولیه، اعم از یک محصول پیش‌پرداخت یا یک حساب جاریِ کامل با تمام قابلیت‌ها در دسترس است یا خیر، ارتباطی ندارد. ارتباط با پول آن‌هم به شیوه‌های گوناگون، اهمیت دارد. کنترل و آگاهی، جزو الگوهای عادیِ نئوبانک‌هاست چراکه قابلیت‌های اثبات‌شده‌ای در محیط کاربری دیجیتال دارند.
امروزه مشتریان، حساب‌های جاری خود را با قابلیت‌هایی نظیر برنامهٔ کاربردی و وب‌سایت می‌سنجند نه با ویژگی‌های محصول. هنگامی‌که سخن از جذب مشتری به میان می‌آید ارزش‌های افزوده‌ای که تجارب بانکیِ روزمره را ساده‌تر، مرتبط‌تر و کارآتر رقم می‌زنند، سایر شبکه‌های در دسترس و ویژگی‌های محصول را از رده خارج می‌کنند.

کارمزدها

یکی از دلایلی که برنامه‌های پیش‌پرداخت به محبوبیت و شهرت خارق‌العاده‌ای دست یافتند قابلیت پیش‌بینیِ کارمزدهای آن‌ها بوده است. برخلاف تفکر عموم، بانک‌ها برای آن‌که بَرندهٔ این مبارزه باشند نیازی به حساب‌های جاری رایگان ندارند. اکثر برنامه‌های پیش‌پرداختی که امروزه ارائه می‌شوند، کارمزدهای ماهیانهٔ اندکی دارند. به‌هرحال در آینده، دریافت کارمزد ماهیانه برای یک حساب جاری ابتدایی، دشوار و دشوارتر خواهد شد. چرا؟ زیرا خودِ حساب بانکی ابتدایی را به‌سختی می‌توان فروخت. گردش مالی از کجا می‌آید؟ نقش‌آفرینان متعددی در این عرصه مسیرهای جذب گردش مالی را تجربه کرده و در پی ارزش‌های افزوده‌ای هستند که می‌توانند بابت آن‌ها کارمزد دریافت کنند.
از ابتدای یک حساب بانکیِ ابتدایی، تقریباً ۱۴ دسته‌بندیِ گردش مالی مانند پرداخت صورت‌حساب، سپردهٔ موبایل، حوالهٔ بیش از اعتبار فوری یا پول نقد اورژانسی، پی‌اِف‌اِم و خدمات امنیتی برای بانک‌های آینده وجود دارد و هم‌زمان نیز باید از تعداد ویژگی‌های سنتی مانند پرداخت‌های شتاب، امتیازدهی اعتبار، صدور کارت‌های هدیه، بیمه‌نامه، بیمهٔ تلفن و حتی اسکن یکپارچه بارکدهای سیستم خُرد کاسته شود. منابع گردش مالی این پتانسیل را دارند که حساب موبایل را به‌مراتب سودآورتر از حساب جاری یا نقدیِ ابتدایی کنند.
وقتی شفافیت در عرصهٔ کارمزدها افزایش یافته، مشتریان، دیگر کارمزدهای ۳۰ الی ۳۵ دلاری برای جریمهٔ بیش از اعتبار و یا کارمزدهای مخفی برای خدمات یا تراکنش‌هایی که از ابتدا در جریان نبودند را نخواهند پذیرفت ولی قطعاً برای ارزش‌های افزوده، کارمزد پرداخت خواهند کرد.

 

🌐منبع خبر: راه پرداخت